اعتبار منبع
منبع چيست ؟ اعتبار منبع كدام است ؟
يكي از مواردي كه مخاطبان وسايل ارتباط جمعي معمولاً به دنبال كشف و ارزيابي آن هستند، هويت منبع پيام و ميزان درستي و اعتبار آن است. ذكر منبع پيام در خبرها و مقاله ها و ديگر مطالب رسانه ها ي ديدراي و نوشتاري، علاوه بر اينكه در جلب اطمينان مخاطب مؤثر است، به پيام و خود رسانه نيز به عنوان منبع پيام، اعتبار بيشتري مي بخشد، ذكر منبع در خبرها تا آنجا اهميت يافته كه در برخي از كشورها كه به اجراي مقررات عهد نامه بين المللي حفظ حقوق مؤلف پايبندند گاه ممكن است عدم ذكر و درج منبع در خبر ها، منجر به تحت تعقيب قرار گرفتن مسؤولان رسانه ها شود.
منابع روزنامه ها
منابع و مآخذ مطالب چاپ شده در روزنامه ها در يك تقسيم بندي نه چندان تازه، 12 مورد را در بر مي گيرند:
1. اخبار ومقاله هايي كه توسط خبرنگاران ونويسندگان تحريريه درمحل انتشار روزنامه تهيه مي شوند؛
2 .مطالب ارسالي از سوي خبرنگاران ثابت يا فرستادگان مخصوص روزنامه در شهرستانها و يا خارج از كشور؛
3 .نوشته هاي همكاران غير مستقيم روزنامه ها؛
4 .اخبار و تفسيرهاي خبرگزاريهاي داخلي و خارجي؛
5 .اخبار و اعلاميه هاي دولتي دريافت شده از روابط عمومي ها؛
6 .اطلاعات واخبار دريافت شده از انجمنها، جمعيتها، احزاب و اصناف و حتي افراد عادي،
7 .اخبار و مقاله هاي اقتباس شده از روزنامه ها و نشريات داخلي يا خارجي،
8 .اخبار و مطالب راديو – تلويزيون داخلي؛
9 .بولتنها و نشريات سفارتخانه هاي خارجي و نمايندگيهاي كشورهاي خارجي؛
10. اخبار ارسالي خوانندگان به وسيلة نامه يا تلفن،
11.مطالب تهيه شده از آرشيوها و كتابخانه ها؛
12.مطالب و اطلاعات تهيه شده از فيلمهاي مستند خبري .
امّا مهمترين و پر ارزشترين منبع خبري مطبوعات، گزارشهاي اختصاصي خبرنگاران خودي است كه با توجه به نيازهاي خوانندگان، با دقت، هوشياري و موشكافي تهيه و ارسال مي شوند.
روزنامه ها و ديگر رسانه ها نيز معمولاً، با توجه به تناسب موضوع، ارزش واهميت بيشتري به اين گونه اخبار مي دهند. دراين مورد بخصوص، گذشته از تمامي اهميت و ويژگيهاي مثبتي كه يك گزارش اختصاصي خبرنگار خودي مي تواند براي روزنامه داشته باشد، معمولاً باعث آرامش خيال و اطمينان خاطر سردبيران و مسئول روزنامه ها هم مي شود. مسئول روزنامه ها اغلب اين طور تلقي مي كنند كه منبع اين گونه گزارشها و خبرهاي اختصاصي، معتبر است و مي توان با خيال راحت و بدون نگراني از واكنشهاي احتمالي آتي، بسته به اهميت خبر، تيتري 8 تا 10 ستوني نيز درصفحة اوّل به آن اختصاص داد. در واقع، سردبيران در چنين مواردي كمتر نگران صحت و سقم منبع خبر – كه بي اعتباري آن،گاه مي تواند اعتبار چندين ساله روزنامه اي را از بين ببرد – هستند.
اعتبار منبع از نگاه روان شناسي
در زمينة اعتبار منبع (Source credibility) تحقيقات چنداني دردست نيست. امّا در روان شناسي اجتماعي در مبحث «تغيير گرايش » (Attitude chage ) آنجا كه از «متقاعد سازي، تبليغات و تغيير گرايش» بحث مي شود، به اين مقوله پرداخته شده و آمده است كه همة پيامهايي كه به منظور نفوذ در گرايشهاي مردم تهيه و انتشار مي يابند به يك اندازه تأثير مي گذارند. عوامل خاصي دركار هستند كه اثر آنها را افزايش مي دهند يا مانع تأثيرآنها مي شوند و يا تأثيرات را كاهش مي دهند. دربحث روان شناسي اجتماعي پيامها از سه جنبه مورد مطالعه قرارگرفته اند:
1) منبع پيام؛ 2) محتواي پيام؛ 3) گيرندة پيام.
«منبع پيام» در اين مبحث به عنوان يكي از عوامل مهم تغيير گرايش مطرح شده واز زواياي «اعتماد به منبع»، «جاذبة منبع» و «قدرت منبع» قابل ارزيابي تشخيص داده شده است.
اعتماد به منبع: تخصص از عواملي دانسته شده كه باعث افزايش اعتماد به منبع مي گردد. زيرا كه بسياري از افراد، اظهار نظرهاي متخصصان را راحت تر مي پذيرند. به عبارت دقيق تر پيام منبع معتبر، راحت تر نفوذ مي كند. وكمتر مورد انتقاد قرار مي گيرد. در مورد منابع شفاهي نيز اطمينان خاطر گوينده به هنگام سخن گفتن، منبع را صالح تر و قابل اعتمادتر نشان مي دهد.
جاذبه منبع: محبوبيت و جذابيت ظاهري اعتبار بيشتري به منبع مي دهد، بيشترين استفاده از اين خصوصيت درآگهي هاي تجارتي به عمل مي آيد،زيرا كه محبوبيت منبع، باعث جلب بيشتر گيرندة پيام و تأثير بيشتر روي مخاطب خواهد شد. نمونه هاي اين گونه استفاده از جذابيت منبع را نيز در استفاده از افراد معروف و محبوب نظير ورزشكاران، هنرپيشگان، قهرمانان جنگ و… براي انتشار پيامهاي خاص سياسي، تجاري، بهداشتي وغيره ديده ايم. از سوي ديگر، مشابهت در گرايشها، مهارتها، و ارزشها نيز به جاذبه و اعتبار منبع كمك فراوان مي كند.
قدرت منبع: نظر برخي از روان شناسان نيز بر اين است كه هرچه قدرت منبع بيشتر باشد، نفوذش برگرايش گيرندگان پيام بيشتر خواهد بود.
تحقيقات در زمينة اعتبار منبع
همان طور كه گفته شد، تحقيقات چنداني در اين زمينه در دست نيست. در سال 1985 ميلادي در ايالات متحدة آمريكا تحقيقي در زمينه اعتبار منبع صورت گرفت و در سال 1989 ميلادي نيز تحقيق مشابهي در زمينة تأثير جنسيت در ميزان اعتبار روزنامه و روزنامه نگار در همين كشور انجام شد.
شايد بتوان گفت كه در ايران تحقيق مستقلي در اين زمينه صورت نگرفته است و اگر هم موارد پراكنده اي يافت شود به طور غير مسقيم و ضمني در خلال ساير موضوعات تحقيقي مورد اشاره قرار گرفته است.
دربارة پيشينة تحقيق در اين زمينه، سي سيلي گازيانو (Cecile Gaziano) و كريستين مك گراث (Kristin Mc Grath) در مقدمة گزارش تحقيقي كه در سال 1985 ميلادي در ايالات متحده آمريكا انجام شد،2 نوشته اند كه تحقيق دربارة اعتبار منبع، دو پيشينه دارد: يكي بر روي «صحت گزارش روزنامه »3 انجام گرفته است و ديگري به «قابل باور بودن منبع به عنوان جزئي از در برگيري ارتباطات»4 پرداخته است. هنگامي كه در دهه 60 ميلادي توجه به تحقيقات در اين زمينه افزايش يافت، هاولند (Havland) و همكارانش طي تحقيقات خود دو جزء اصلي اعتبار منبع را مشخص كردند:
1) وثوق ( Trustworthiness)
2) تخصص (Expertise)
اين مسأله باعث شد تا توجه بعضي از محققان به تشخيص از طريق عامل تحليل كه تضمين كنندة اعتبار منبع است، افزايش يابد. محققان به اين نتيجه رسيدند كه «اعتبار منبع» يك مفهوم چند بعدي است و مشخصه هاي آن نيز در هر بررسي تغيير مي كند.
لس آنجلس تايمز در سال 1985 ميلادي يك نظر سنجي دربارة گرايش سياسي در گزارشهاي روزنامه و ارزيابي وظايف وسايل ارتباط جمعي انجام داد و به بررسي مفاهيمي نظير صحت، انصاف، مسؤوليت و نقش نقادي دولت پرداخت. درآن زمان ميزان اعتماد به عنوان وسيله اي براي قياس ساير نتايجي كه از بررسي اعتماد در آمريكا به دست مي آمد، مورد استفاده قرار مي گرفت، از جمله باور داشتند يا معتبر شمردن يك نشريه، هنگامي كه يك گزارش خبري با ويژگي «برخورد» در سطح جامعه منتشر مي شد. يا ترجيح مخاطبان در استفاده از وسايل ارتباط جمعي براي كسب آگاهي در مورد اخبار محلي، استاني، ملي و بين المللي، يا قابليت در پوشش دادن به موارد ويژه و مسؤوليت در اجراي حقوق مندرج در اوّلين اصلاحيه قانون اساسي آمريكا.
بعضي از محققان درمسائل مربوط به اعتبار حدس زده اند كه ميدان جغرافيايي اخبار، يكي از متغيرها مهم است. برخي از تحقيقات نشان داده بود كه مردم در برخي از جوامع، در مسائل محلي، روزنامه ها را بيش از تلويزيون باور دارند و برعكس، تلويزيون را در مسائل ملي و بين المللي بيشتر قبول دارند. تحقيقي كه در سال 1985 ميلادي در آمريكا انجام شد در چهار زمينه صورت گرفت:
1. نگاهي به ابعاد اعتبار منبع؛
2. قابليت مرد م در تميز دادن اخبار روزنامه و وسايل ارتباطي،
3. مشكلات اعتبار در پوشش محلي؛
4. ارتباط بين اعتبار و نگرش مثبت به موضوع اوّلين اصلاحية قانون اساسي آمريكا.
ابعاد اعتبار منبع : تحليل نتايح بدست آمده از تحقيق نشان داد كه 12 موضوع درعامل اعتبار منبع جمع شده اند. اين 12 موضوع عبارت است از:
انصاف و اعتدال، بي غرضي، گفتن تمام ماجرا، صحت، محترم شمردن زندگي خصوصي افراد، مراقبت از طرفداران، داشتن موضوعات مربوط به بهتر شدن وضع اجتماعي، جدايي واقعيت از ديدگاهها، قابل اعتماد بودن، در ارتباط با موضوعات مورد علاقة مردم بودن، واقعي بودن و داشتن گزارشهاي موثق.
امّا برخي معتقد بودند كه بعضي از اين موضوعات بايد در سه عامل نظير انصاف، وثوق وصحت تقسيم شوند. به هر حال ميزان اعتبار به دست آمدة تلويزيون و روزنامه در اين تحقيق به ميزان اين 12 مورد بستگي داشته است.
در بيان ابعاد ديگري از «اعتبار منبع» جا دارد به اظهار نظرهاي مختلفي كه در جامعه كنوني كشورمان در مورد صحت و درستي خبر و اعتماد به خبرنگاران به عنوان يک منبع مورد اعتماد و اهميت اين مسئله به عنوان يك ارزش اخلاقي و حرفه اي ابراز مي شود، نيز پرداخت. مرور بر بعضي از اين اظهار نظرها- به خاطر جايگاهي كه ابزار كنندگانشان در جامعه دارند- قطعاً در تقويت اهيمت ارزش مفاهيمي چون صحت و درستي خبر، معتبر بودن منبع خبر، انصاف و بي غرضي، محترم شمردن زندگي خصوصي افراد و… در جامعة مطبوعاتي و نقشي كه پاينبدي به اين مفاهيم در چرخش صحيح اطلاعات در جامعه ايفا مي كند، مؤثر خواهد بود.
مرجع فقيد، حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني، در ديداري كه مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي در آبان ماه سال 1371 با ايشان داشته با اشاره به حساسيت كار خبري تأكيد كردند كه «در كار خبري، مردم را متوجه خدا و عالم آخرت كنيد و از «غيبت» و «تهمت» پرهيز نماييد». (ابرار 17 آبان 71 )
در همين حال آيت الله العظمي اراكي نيز در ديداري كه مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي با ايشان داشت تأكيد كردندكه: «شغل خبرنگاري از شغلهاي حساس جامعه است و در اين شغل بايد الگوي شما، پيامبر اكرم (ص) كه خود يك پيام آور بود، باشد و براي شما افتخار است كه الگوي كارتان پيغمبر خداست». ايشان تاكيد كردند كه: «خبر يك «امانت» است و شما بايد در حفظ امانت دقت كنيد و استواري خود را از دست ندهيد. اين افتخار بزرگي است كه يك خبرنگار در صفت «امانت»، با رسول اكرم (ص) كه به امين بودن شهرت داشتند. هم صفت باشند.»
از سوي ديگر آيت الله مشكيني نيز در ديداري كه مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي با ايشان داشت، گفت: «كار خبري، بسيار حساس است و كسي كه در اين حرفه كار مي كند، بايد انساني پاك و دور از حب و بغضهاي شخصي و گروهي باشد». آيت الله مشكيني تأكيد كرد كه «شما تكيه خبرتا ن را روي ملتها بگذاريد و بدانيد كه ملتها در طول تاريخ پيروز بوده اند.»
افزون بر اين، آيت الله جوادي آملي در ديدار با مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: «در كار خبر دو مرحلة اساسي وجود دارد: اوّل شناخت حق و دوّم عمل به آن. در گام اوّل مي بايست تشخيص داد كه كدام خبر با واقعيت منطبق است و در مرحلة دوّم مي بايست آن را به طرز صحيح منتشر ساخت. اين وظيفه اي مشكل و خطير است و جز با بهره مندي از ايمان قوي و تخصصي مناسب نمي توان از عهدة آن برآمد. بسياري از تصميمات غلط به خاطر اخبار و اطلاعات غلطي است كه به منابع تصميم گيرنده مي رسد، لذا در كار خبري خود مي بايست مراقب دو آفت باشيد: اوّل كذب خبري و دوّم كذب مخبري كه اين هر دو موجب از بين رفتن اعتماد به دستگاه خبر رساني مي شود. آيت الله جوادي آملي همچنين معتقد است كه: «خبر نگار، كسي است كه «راستگو» باشد و علاوه بر آن قدرت تشخيص خبر درست از نادرست را دارا باشد. لذا در گزينش دست اندركاران امور خبري دقت كنيد كه افراد خدا ترس را برگزينيد و در فنون خبري نيز آنها را به خوبي آموزش دهيد.»
حال به ادامة بحث مربوط به تحقيقي كه در سال 1985 ميلادي دربارة اعتبار منبع در ايالات متحدة امريكا انجام شد مي پردازم. قبلاً گفته شد كه يكي از چهار زمينة تحقيق، ابعاد اعتبار منبع است. اكنون ساير ابعاد اعتبار منبع را در آن تحقيق، پي مي گيريم.
تشخيص و تميز وسايل ارتباط جمعي: در تمام طول تحقيق به جز يك مورد، تلويزيون از ساير وسايل جمعي بهتر دانسته شد وهنگامي كه به مخاطبان اصرار مي شد كه حتماً يكي از وسايل را به عنوان وسيلة ترجيحي خود برگزينند. تلويزيون را انتخاب مي كردند. آن يك مورد هم مربوط به خواست خوانندگان مبني بر درك كامل يك موضوع محلي يا جنجال برانگيز بود. در اين مورد نيمي از نمونه هاي آماري، روزنامه را به عنوان رسانة مرجع خود انتخاب مي كردند.
پوشش مخصوص منطقه اي: ارزيابي پاسخها نشان داد كه روزنامه ها نگرش بهتري به اخبار محلي دارند و تلويزيون اين نگرش بهتر را نسبت به حوادث طبيعي دارد. از مخاطبان در تحقيق سؤال شد كه براي پي بردن به رويدادي كه در ك آن سخت و پيچيده است يا جنجال و بحث برسرآن زياد است. كدام وسيلة ارتباط جمعي را مورد استفاده قرارمي دهيد؟ نيمي از مخاطبان در پاسخ، روزنامه ها را انتخاب كردند و تعداد آنان كه تلويزيون را در اين زمينه معتبر شمرده بودند، كمتر از 4 مورد از 10 مورد بود. امّا 57 در صد كساني كه مورد اين پرسش واقع شدند كه كدام يك از وسايل ارتباط جمعي براي درك اخبار ملي مورد اعتماد شماست؟ تلويزيون را انتخاب كردند و 29 درصد به روزنامه رأي مثبت دادند. تحقيق به اين نتيجه رسيد كه اعتبار تلويزيون هرچه از تمركز روي مسائل محلي به سمت مسائلي ايالتي، ملي و بين المللي پيش برود، بيشتر مي شود.
نخستين اصلاحية قانون اساسي آمريكا: دراين مورد پاسخها اغلب در حمايت از مطبوعات آزاد بود. وقتي كه مطبوعات در واقع درايفاي وظيفة خود، «سگ مراقب دولت» (Watchdogs of Government) باشند پاسخ دهندگان مايل به حمايت از حقوق مندرج آنان در اوّلين اصلاحية قانون اساسي هستند.
همين طور هنگامي كه حقوق مرد م عادي در معرض خطر قرار دارد، پاسخ دهندگان بيشتر ميل به حمايت از حقوق مطبوعات دارند.
نتيجة تحقيق مشخص كرد كه ميزان اعتبار روزنامة يك رابطة معكوس با اين گفتة رايج دارد كه «گاهي اوقات آزادي زياده از حد در مطبوعات وجود دارد» امّا در مورد تلويزيون اين طور نيست. ولي ميزان اعتبار روزنامه و تلويزيون هر دو با اين گفته كه «وسايل ارتباط جمعي؛ حقوقي را كه قانون اساسي برايشان تعيين كرده، نقض مي كنند»، در تضاد است. به هر حال هيچ رابطه اي بين ميزان اعتبار و نگرش نسبت به حقوق روزنامه نگاري كه محرمانه بودن اطلاعات منتشر نشده را حفظ مي كند، وجود ندارد. بيش از دو سوم مردمي كه مورد مصاحبه قرار گرفتند موافق بودند كه حق روزنامه نگار در حفظ محرمانه بودن منبع، درست مثل حقي است كه به پزشكها و كشيشها در محرمانه حفظ كردن اسرار مردم داده شده است. نكتة مهم در اين مورد آن است كه ميزان اعتبار روزنامه وتلويزيون با حفظ اين ديدگاه در نزد مردم، ارتباط نزديك دارد.
تأثير جنسيت در اعتبار روزنامه و روزنامه نگار
يكي از كارهايي كه تقريباً به تازگي دربارة اعتبار روزنامه ها واعتماد خوانندگان به آنها صورت گرفته، تحقيقي است كه توسط «اچ.آلن وايت» 7 و «جولي آندسيگر » 8 در آمريكا درباره تأثير جنسيت بر مقولة اعتبار روزنامه و روزنامه نگار در سال 1991 ميلادي انجام شد. 9
در مقدمة گزارش اين تحقيق آمده است: اين گزارش نتيجة يك بررسي تجربي از تأثير جنسيت بر درك اعتماد يك ستون نويس روزنامه وهمچنين تأثير آن بر موضوع مورد توجه ستون نويس روزنامه براي نوشتن است. نويسندگان اين گزارش نتيجه گرفته اند كه جنسيت روي ادراك انتخابي ستونهاي روزنامه از سوي خوانندگان مؤثر است. مردان ستونهايي را كه توسط زنان به رشتة تحرير درآمده اند، مي پسندند. به عنوان مثال محققان پي برده اند كه خوانندگان زن، كار روزنامه نگاران مرد را ترجيح مي دهند..1 در مطالعات ديگري، محققان نتيجه گرفتند كه خوانندگان، زنان را به مردان نويسنده ترجيح مي دهند. 11
ذكر نام نويسنده در بالاي مقاله، مي تواند يكي از عوامل ارزيابي مردان و زنان نويسنده از سوي خوانندگان باشد. در يك بررسي كه دربارة وجود نام نويسنده در بالاي مقاله هاي قانوني، حوادث، مد و ورزشي صورت گرفت، مشخص شد كه به طور سنتي نام مردان در ورزش و زنان در مورد مد در گزينش خوانندگان مؤثر است. اين بررسي همچنين نتيجه گرفت كه مطلبي كه در مورد مد بود و نام يك زن نويسنده در بالاي آن آمده بود، از سوي زنان خواننده جداً مورد توجه قرار گرفته بود.همين نتيجه براي مقاله هاي ورزشي كه با اسم مردان نويسنده چاپ شده بود در مورد خوانندگان مرد به دست آمده بود.12
اثر نام در اعتبار روزنامه نگار
در سال 1989 ميلادي بوركهارت (Burkhart) تصميم گرفت نشان دهد كه تغيير يك حرف از نام نويسندة يك مقاله (به صورتي كه نام مذكر را مؤنث جلوه دهد) مي تواند در ارزيابي از اعتبار يك روزنامه نگار تغييراتي حاصل كند. او نام بالاي مقاله اي را از «مارك» به «ماري» تغيير داد و نتيجه گرفت كه زنان بيشتر از مردان دقيق هستند. و همچنين زنان نويسنده بيشتر ازمردان قابل اعتماد وداراي اعتبار هستند.
محقق ديگري اين مورد را مورد مطالعه قرار داد كه آيا جنسيت (در مورد نام نويسنده اي كه در بالاي مقاله ذكر مي شود) در اعتبار مقاله هاي خبري مؤثر است يا خير وسپس نتيجه گرفت كه بيش از 60 درصد افراد مورد مطالعه (زن و مرد) معتقدند كه جنسيت در ارزيابي آنها از اخبار، نقشي ندارد امّا وقتي آنها (زنان و مردان مخاطب) با اخبار واقعي كه نام نويسنده هاي آنها دستكاري شده بود، مواجه شدند، اخباري را برگزيدند كه نام فرد مؤنث در بالاي آن قيد شد ه بود. گذشته از آن، مردان، خبري را كه با نام زني به عنوان نويسنده همراه بود، قابل باورتر از همان خبر كه بدون ذكر نام يا با نام مرد همراه بود، تشخيص دادند.
امّا نكتة جالب اين است كه تحقيق ديگري نشان داد كه نويسندگان زن باور دارند كه اگر مرد بودند، اعتبار بيشتري داشتند و نويسندگان مرد نيز معتقد بودند كه اگر زن بودند، از اعتبار كمتري برخوردار بودند. همچنين زنان و مردان نويسنده هر دو فكر مي كردند كه درجمع همجنسان خود اعتبار بيشتري دارند تا در جمع جنس مخالف خود.
در تحقيق ديگري، سر مقاله هايي با نام مرد يا زن به افرادي ارائه شد و نهايت اين طور نتيجه گرفته شد كه سرمقاله هاي معتبر براي خانمها، براي مردان كمتر معتبر تلقي مي شود.
محقق ديگري اعتبار سخنگويان مرد يا زن را كه بيانيه هاي مطبوعاتي ارتش را مي خوانند، ارزيابي كرد و نتيجه گرفت كه مرداني كه به عنوان منبع مطرح مي شدند اگر چه تخصص بيشتري داشتند امّا اين مسأله اعتماد و تأثير بيشتر آنها را به همراه نداشت.
امّا در تحقيقي كه دراين باره به سال 1991 ميلادي در فصلنامة روزنامه نگاري از برآيند اين تحقيقات انجام گرفت، نتيجه گرفته شد كه فقط بين جنسيت نويسنده و جنسيت خواننده رابطه اي وجود دارد. براي خوانندگان زن، ستونهايي كه به وسيلة زنان نوشته شده، بيشتر جالب است و خوانندگان مرد نيز نظر مشابهي نسبت به ستونهايي كه به وسيلة مردان نويسنده نوشته مي شود دارند. امّا اختلاف محسوسي در سطح اعتبار زنان و مردان نويسنده از نظر جنسيت خوانندگان وجود ندارد.
از يك ديدگاه، اين اطلاعات نشان مي دهد كه ستون نويسها ي روزنامه ها از اعتبار شان به خاطر جنسيتشان صرف نظر نمي كنند. هم سردبيران و هم ستون نويسها اين را نشان مي دادند كه وقتي دربارة «خبرهاي محض» يا «سخت خبر» (Hard News) مستقيم و بدون تفسير مي نويسند كه دربرگيرندة ارزشهايي نظير درگيري، برخورد، مجاورت و تازگي هستند، ممكن است اختلاف اندكي بين خوانندگان از اين نظر ايجاد كند كه نويسده مرد بوده است يا زن، امّا وقتي كه صحبت از «نرم خبر» (Soft News ) است كه معمولاً عناصر عاطفي و هيجان انگيز در آنها وجود دارد، ممكن است تعصبات جنسي در كار ظاهر شود. به طوري كه موارد مورد مطالعه نه تنها مي پنداشتند كه ستونهايي كه به وسيلة همجنسانشان نوشته شده اند بيشتر جالب هستند. بلكه همچنين ستونها و مطالب جالب را نيز به همجنسان خود نسبت مي دادند. نه عبارت ديگر به نظر مي رسد كه اشخاص مورد مطالعه، خواهان اعلام دو چيز هستند:
1. اين نويسنده همجنس من است، پس مطلب بايد جالب باشد؛
2. اين مطلب جالب است، بنابراين نويسندة آن بايد همجنس من باشد.
اعتبار منبع و ساير مفاهيم ارتباطي
اعتبار منبع يك مفهوم ارتباطي است كه با اغلب مفاهيم ارتباطي رابطه اي نزديك دارد. به عبارت ديگر از آنجا كه اعتبار منبع دربارة يكي از ويژگيهاي مهم منبع بحث مي كند و منبع خود عنصري مهم و اساسي در ارتباط است، اغلب مفاهيمي كه در روند ارتباط تأثير مستقيم و غير مسقيم دارند نيز به نوعي با اين مفهوم در ارتباط هستند و تحت تاثير آن قرار مي گيرند. مفاهيمي چون گزينشگري اخبار، ارزشهاي خبري، عينيت، نظرية هماهنگي شناخت، مسؤوليتهاي اجتماعي روزنامه نگار و… درواقع با اين پيش فرض كه منبع معتبري در جريان ارتباط قرار دارد، غينيت مي يابند. به عبارت ديگر شايد بتوان گفت كه علي رغم آنكه مفاهيم مختلف ارتباطي اغلب در يكديگر مؤثرند، امّا اعتبار منبع به طور روز افزون براكثر اين مفاهيم تأثير دارد. به عنوان نمونه به سه مورد زير توجه كنيد:
اعتبار منبع و گزينشگري خبر
«… اگر انتخابهايي كه گزينشگر انجام مي دهد در جهت تأمين نيازهاي خبري خواننده باشد، خواننده مطالب روزنامه را مطابق نيازهاي خود مي بيند و از توسل به راههاي ارتباطي ديگر، جهت كسب خبر صرف نظر مي كند. به اين ترتيب، روزنامه به عنوان يكي از مهمترين رسانه هاي خبري اعتبار به دست مي آورد و در نتيجه مردم از آن به عنوان يك «منبع قابل اعتماد» سخن خواهند گفت: در راديو و تلويزيون نيز وضعيتي مشابه حاكم است». 19
همگني منبع و گيرنده
«.. همگني عبارت است از شباهت در ويژگيهاي مانند باورها، ارزشها، آموزش و منزلت اجتماعي بين دو فرد كه در ارتباط با يكديگر هستند20. در موقعيتي كه امكان گزينش آزاد وجود دارد و منبع مي تواند با تعدادي گيرنده رابطه داشته باشد، تمايل شديدي به انتخاب گيرنده اي دارد كه بيشتر به خودش شبيه است، براي اصل همگني دلايل زيادي وجود دارد. غالباً افراد شبيه به هم، با يكديگر زندگي مي كنند و تحت تأثير علايق مشتركي هستند. اين گونه نزديكيهاي فيزيكي و اجتماعي، نوعي ارتباط همگن را باعث مي شوند. چنانكه گفته اند كبوتر با كبوتر، باز با باز. ارتباط زماني مؤثر است كه منبع و گيرنده همگن باشند. »
نقش اعتبار در تغيير بينش گيرنده
«… ممكن است منبع را در مقابل گيرنده معتبرتر نشان دهيم چرا كه مطالعات نشان داده اند در چنين حالتي شوق و انگيزة قويتري در تغيير بينش گيرنده به وجود مي آيد» .
تحقيقات داخلي
تحقيقاتي كه در ايران صورت گرفته است و به نوعي نيز در آنها «اعتبار منبع» – يا مفاهيمي نزديك و مربوط به آن- مورد اشاره قرار گرفته، عبارت است از:
1342 – وزارت اطلاعات: نظر سنجي مردم تهران در زمينة وسايل ارتباط جمعي؛
1353 – مركز سنجش افكار سازمان راديو – تلويزيون: دربارة مشاركت سياسي مردم ايران با اختصاص فصلي به ميزان بهره مندي مردم از مطبوعات؛
1358 و 1359 – مركز تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه هاي صدا و سيما: نظر خواهي از مردم در چهار مقطع زماني آذر، تير، مرداد و شهريور 1359 دربارة درصد افراد با سواد شهر تهران كه روزنامه مي خوانند و در صد گرايش آنها به روزنامه هاي مختلف؛
1368و 1369 – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها: ميزان بهره مندي شهروندان تهراني از مطبوعات.
در اين تحقيقات مواردي همچون وسايل خبري مورد اطمينان خوانندگان و نظرات خوانندگان دربارة ميزان حقيقت نويسي مطبوعات و… مورد بررسي قرار گرفته است. آنچه در پي مي آيد نگاهي است به برخي بررسيهاي انجام شده در مورد اخير.
وسايل خبري مورد اطمينان خوانندگان
پاسخ مخاطبان به اين پرسش كه «معمولاً از طريق چه وسيلة ارتباطي به اخبار مورد اطمينان خود دست پيدا مي كنيد؟» در اولويت اوّل به ترتيب فراواني عبارت بوده است. از: تلويزيون؛ راديو هاي داخلي؛ مطبوعات؛ و به گفتگو با مردم. و در اولويت دوّم به ترتيب فراواني پاسخها از اين قرار است: راديو هاي داخلي، تلويزيون، مطبوعات داخلي، گفت وگو با مردم.
نكتة حائز اهميت آنكه، راديوهاي بيگانه در هر سه اولويت از كمترين فراواني برخوردار بوده اند. همچنين به نسبت افزايش سطح تحصيلات و به نسبت افزايش سن و همچنين افراد متأهل بيشتر از افراد مجرد، راديوهاي داخلي را وسيلة مطمئن كسب خبر عنوان كرده اند.
در مورد تلويزيون به نسبت كاهش سطح تحصيلات و كاهش سن، تلويزيون وسيلة مطمئن كسب خبر قلمداد شده است.
كاركنان بخش دولتي، بيشتر از ساير شاغلان، تلويزيون را وسيله مطمئن كسب خبر مي شناسد.
با افزايش سطح تحصيلات، مطبوعات داخلي نيز بيشتر مورد اطمينان قرار مي گيرند. همين مطلب در مورد مطبوعات خارجي و راديو هاي بيگانه نيز صدق مي كند. افراد بيكار، نسبت به ساير گروهها، راديو هاي بيگانه را وسيلة مطمئن كسب خبر مي شمارند.
ميزان حقيقت نويسي مطبوعات و اعتماد خوانندگان
در اين مرحله از تحقيق دو پرسش صورت گرفته است. در اوّلين پرسش از خوانندگان خواسته شده بود نظر خود را نسبت به ميزان حقيقت نويسي مطبوعات ابراز دارند. نتايج به دست آمده به شرح ذيل بود:
4/15 درصد = اكثر حقايق را مي نويسند؛
7/68 درصد = تنها برخي از حقايق را مي نويسند؛
9/15 درصد = هيچ حقيقتي را درج نمي كنند.
در پرسش دوّم سؤال شده بود كه چنانچه خواسته باشيم درجة اعتماد شما به مطبوعات از يك تا 9 رتبه بندي كنيم، چه عددي را انتخاب مي كنيد؟ نتايج به دست آمده حاكي از درجة اعتماد متوسط خوانندگان نسبت به مطبوعات است.
اعتبار منبع در تيتر
اهميت و اعتبار منبع گاه به آن حد مي رسد كه خود را در تيتر خبر جاي مي دهد. در کيهان چندي قبل خبري آمده بود مبني بر اين كه دادسراي عمومي تهران بررسي علل ريزش ديوارة مترو را و آغاز كرد حال اگر فرضاً خبري به دست آوريم مبني بر اينكه دادستان، ريزش ديوار مترو را عمدي خوانده است، نيز قطعاً مي تواند چنين باشد، دادستان تهران: ريزش ديوار مترو عمدي بوده است. با اين تيتر در واقع از اعتبار منبع براي ضمانت تيتر و خبر استفاده شده است.
دكتر گيبسن در كتاب روزنامه نگاري در عصر الكترونيك به «ضمانت» و «استناد» اشاره كرده و نوشته است: «اگر متن خبر توسط منبعي ،ضمانت شده، پس تيتر نيز بايد ضمانت شود». او تيتري را عنوان مي كند مبني بر اين كه «ياربر، رئيس جمهور را درغگو خوانديم و مي گويد در اين تيتر ما اتهام را به «ياربر» استناد داده ايم. بنابراين تيتر مستند است، همچنين ضمانت شده نيز هست. به خواننده نيز اين اطمينان را داده ايم كه اين جمله خبري نه از خبرنگار روزنامه بلكه از مبنع صلاحيت دار ديگري نقل شده است. بايد به تيتر ضمانت بخشيد و به خواننده فهماند كه ما اطلاعات خود را از منبع موثق اخذ كرده ايم. اين مسئله مسئوليت اثبات مدعا را نيز بر عهده شخص ديگر مي گذارد.
بي اعتباري منبع
دربارة بي اعتباري منبع نيز بايد از روان شناسي اجتماعي كمك بگيريم، آنجا كه فاصلة پيام با گيرندة پيام آن قدر زياد است كه منجر به بي اعتباري منبع ميگردد. فرض كنيد تصميم داريد كه به عنوان مسئول يك روزنامة تلويزيوني، افراد چاق را به ورزش و راهپيمايي تشويق كنيد.حال به نظرتان معقول است كه آدمهاي چاق را به پياده روي 8 كيلو متر در روز تشويق كنيد؟ قطعاً در صورت بيان چنين پيشنهادي، فقط اعتبار خود را از دست داده ايد. به عبارت ديگر اشتباه در ارائة پيام به بي اعتباري منجر مي شود.
درهمين زمينه دكتر گيبسن – استاد روزنامه نگاري دانشگاه تگزاس – خطاب به دانشجويان روزنامه نگاري مي گويد: «شايد تا به حال دريافته ايد كه افكار عمومي، دست اندركاران رسانه هاي جمعي را معصوم نمي داند. خوانندگان، بينندگان و شنوندگان ما به كرّات به ما بي اعتمادي مي كنند. بخشي از عدم اعتماد آنها از مشاهدة مكرّر اشتباهات ما ناشي مي شود. تا زماني كه نتوانيم تمام اغلاط و اشتباهات خود را از فرستنده هاي معمولي و نشريات روزانه محو كنيم، قادر به محو كامل بي اعتمادي آنان نيز نخواهيم بود، ولي با كاهش هر واحد از اشتباهات، يك واحد از بي اعتمادي افكار عمومي خواهيم كاست. ما به اميد اين كه بازده خوب سبب افزايش اعتماد مي شود، اشتباهات خود را نشانه مي گيريم. تعقيب اين اشتباهات، همانا با بازبيني مجدد به كمك مآخذ، كتابخانه و منابع مختلف ميسر مي شود و ما را به هدف طلايي و دست نيافتني نزديك مي كند: قطعه اي مطلب ارتباطي بدون غلط »
در واقع شايد بتوان گفت كه پخش نادرست اخبار اثري همچون «بومرنگ» دارد و در نهايت اثر آ ن به فرستنده باز خواهد گشت. ميزان تأثير ارتباطات و اثرات مثبت يا منفي آنها از مسائلي است كه دربارة آن بحث هاي زيادي مطرح بوده است. منبع ارتباط (انتقال دهنده پيام)، ويژگيهاي مخاطبان (پيام گيران) و ماهيت پيام (چگونگي انتقال آن) در افزايش تأثير ارتباط مؤثر هستند. پخش نادرست اخبار و مواد اطلاعاتي همچون اثر بومرنگ به فرستنده يا منتقل كنندة پيام باز مي گردد و در نهايت هويت رسانه را عوض مي كند.
فريد اديب هاشمي