نقش تیتر در خبر و گزارش
در تنظيم تيتر (titel) تلاش مي شود تا خبر به موجزترين شكل ممكن اعلام گردد. اما اصلاً قرار نيست كه بيان فشرده و موجز خبر، روشني و وضوح آن را از ميان ببرد. تيتر زدن از دشوارترين كارهاي روزنامه نگاري است و لذا تدوين تيترهاي صفحة اول روزنامه ها فقط بر عهدة چند تن از اعضاي تحريريه كه در پي سالها تجربه و دانش آموزي قدرت تيتر زدن را پيدا كرده اند، گذاشته مي شود.
براي تيتر به غير از بيان پيام خبر به شكلي كوتاه و موجز، نقشهاي ديگر نيز، كه در ادبيات روزنامه نگاري كم و بيش بر سرآنها توافق وجود دارد، قايل شده اند:
– ترغيب خوانندگان به خواندن خبر؛
– تعيين وزن و اهميت خبر با توجه به درشتي و ريزي قلم تيتر، و يا بالا و پايين قرار دادن آن در صفحه كه به تعيين اولويت خبرها كمك مي كند؛
– تفكيك مطالب از يكديگر؛
– كمك به زيبا شدن صفحات.
شايد بتوان اصلي ترين مشخصة يك تيتر خوب را ميزان هدايت خواننده به سوي خبر دانست. بنابراين كسي كه تيتر يك خبر را تدوين مي كند، مي تواند از فنون گوناگون در جهت جذاب سازي تيتر بهره گيرد و نگاه خواننده را چنان به آن گره بزند كه خواننده به محض ديدن تيتر بر جاي ميخكوب شود و خبر را دنبال كند. برا ي حركت در مسير رمزآلود تدوين تيتر، علايم و قواعدي وجود دارد كه سبب مي شوند تا عبور از اين مسير هر چه كم خطرتر انجام گيرد:
٭ تيتر هر اندازه كه كوتاهتر باشد، بهتر است؛
٭ تيتر بايد از واژه هاي رسا بهره مند باشد؛
٭ تيتر بايد روشن و دقيق باشد (نه در همة موارد)؛
٭ در تيتر نبايد از كلمات تكراري استفاده شود؛
٭ حتي المقدور و بايد از تيتر سؤالي و منفي پرهيز شود؛
٭تيتر اگر فعل داشته باشد،جاندارتر خواهد شد، بخصوص اگر فعل به طرزي مناسب به كار گرفته شود؛
٭ نبايد در تيتر، واژه ها شكسته شوند؛
٭ تيتر بايد حتي المقدور از ليد استخراج شود، مگر اينكه بخواهيم چندين مورد خبري را در تيتر به خواننده القا كنيم كه باز هم در اين صورت بايد سعي كنيم تا ليدي مناسب با تيتر تدوين كنيم.
به هر حال، روزنامه نگار مي تواند براي جذابيت بخشيدن به تيتر از کلية امكانات كمك بگيرد. دامنة هنر تيتر زدن هم «درونة» تيتر و هم «برونة» آن را در برمي گيرد. كسي كه تيتر مي زند مي تواند از فنوني همچون ضرب آهنگ (Alliteration) استفاده كند و اين همان پرداخت برونه تيتر است؛ و يا با چيدن هنرمندانه صداها در كنار يكديگر به نوعي ديگر با استفاده از نظم برونه تيتر رنگي از جذابيت و چشم نوازي بدهد.
استفاده هنرمندانه از جوهرة شعري نيز مي تواند به درونه تيتر عمق و غنا بخشد و آن را به نوعي كلام مُخيل تبديل كند. حتي ابهام و ايهام تيتري نيز، به چالش خواننده براي دستيابي به معنا كمك مي كند و حتي مي توان گفت كه تيتر مي تواند مثل زبان شعر در پاره اي از مواقع از معنا مايه بگيرد. فرض كنيم كه خبر باران شديد ديشب تهران را داريم، تيتر آن چه مي تواند باشد:
-تهران سراسر ديشب زير باران بود (برونة عادي بدون بازي معنايي)؛
-تهران ديشب در چشمه زندگي آب تني كرد (بازي معنايي)؛
-بُغض آسمان بر سر تهران تركيد (بازي معنايي)؛
-نفس عميق تهران در پي باران شديد ديشب (بازي معنايي)؛
-باران بهاري تا بامداد بر تهران باريد (ضرب آهنگ با حرف «ب»)؛
تيتر نويس، صرف نظر از اين بازيهاي درونه اي و برونه اي، بايد دايرة واژگاني خود را نيز گسترش دهد، تا بتواند يك دگرگوني پيوسته از جنبة واژگاني در تيترهاي خود پديد آورد. و راستي را كه بيشترين رضامندي روزنامه نگاري، همة آن فرصتهايي هستند كه هر رويداد تازه در آن فرصتها، روزنامه نگار را به مبارزه و جدالي مي خواند كه زدن يك تيتر جاندار و ناب در آن از فرجام خوش درگيري خبر مي دهد.
اين رضامندي در پاره اي از مواقع، خود را در تيترهاي استنباطي (Inferential Headline) جلوه گر مي سازد. در تيترهاي استنباطي عصاره و جان خبر (Gist) به تيتر تبديل مي شود، عصاره اي كه تا حدي رايحة استنباط روزنامه نگار را نيز با خود دارد. روزنامه نگاري كه تيتر استنباطي مي زند، بايد مرزهاي منطقي استنباط را در نظر بگيرد تا تيتر او به جاي تيتر استنباطي به تيتر حكم كننده (Editorializing) يا تحكم آميز تبديل نشود.
تيترهاي مبتني بر نقل قول (Quotation) نيز مثل ليدهاي مبتني بر نقل قول، از تيتر هاي رايج به حساب مي آيند. در اين نوع تيترها منبع خبر هم آورده مي شود تا به تيتر سنديت بدهد. اين منبع مي تواند يا در آغاز نقل قول (يعني در ابتداي تيتر) و يا در بالاي تيتر تحت عنوان روتيتر جا بگيرد:
«لوموند: سياست فرانسه در الجزاير شكست خورد».
در اين تيتر همراه با نقل قول، منبع خبر كه روزنامة لوموند است، در ابتداي تيتر آمده است.لوموند اعلام كرد:
سياست فرانسه در الجزاير شكست خورد
در مورد دوم منبع خبر به شكل روتيتر عرضه شده است.
تيترهاي «دو تيتري» هم از جمله تجربه هاي مربوط به تنظيم تيتر به حساب مي آيند. در اين گونه از تيترها، كه دو تيتر جداگانه- اما در پيوند با يكديگر- زده مي شود، دو يا چند موضوع به طور همزمان به اطلاع خواننده مي رسد:
الجزاير در آستانة جنگ داخلي
نظاميان قدرت را به دست گرفتند.
در دوتيتري ها عناصر تيتر از نقاط مختلف خبر گرفته مي شوند.
تيتر كور (Blind head) نيز از تيترها ي رايج است. در اين نوع تيتر، كه براي تحريك خواننده و ايجاد سؤال در ذهن او تدوين مي شود، به اصل خبر اشاره نمي شود:
راز قتل پشت فنجان قهوه بود
اين نوع تيترها براي خبرهاي حادثه اي مناسب هستند، همچون موارد زير:
اعتراف مرد هزار چهره در
پرواز لندن- پاريس
دريچة شعله ور، تنها روزنة
نجات بيست مرد
جيغ ممتد در طبقة پنجم
آسمانخراش شمارة 99
و بالاخره اينكه مي دانيم هر رويداد در يكي از سه ظرف زماني گذشته، حال وآينده رخ مي دهد اما ترجيح روزنامه نگاران در تيترها با توجه به ارزش خبري «تازگي» بر دو پاية حال و آينده استوار است.
روزنامه نگاران براي آنكه به سرعت ارتباط خواننده را با خبر برقرار كنند از تيترهاي معطوف به منطقة جغرافيايي هم بهره مي گيرند. تيترنويس ها سعي مي كنند با اعلام منطقة رويداد در تيتر، تكيلف خواننده را به سرعت روشن نمايند.
افزون بر اين موارد روزنامه نگاران همچنين با كاربرد ماهرانة صفت در تيتر به طرزي نامحسوس خواننده را به مسير مورد نظر و دلخواه خود سوق مي دهند.
مثال:
1- صدها تن از مردم آلمان شرقي وارد آلمان غربي شدند.
2- سُرخها واردآلمان غربي شدند.
دومين تيتر مضمون ويژه اي را به خواننده القا مي كند و در حالي كه تيتر اول موضع خاصي ندراد، تيتر دوم به نوعي القاگري پنهان مبادرت ورزيده است. با توجه به اين دو مثال مي توان گفت كه براي تيترزدن دو محور وجود دارد: افقي و عمودي.
از ديدگاه زبان شناسي، محور افقي همان محور هم نشيني است كه در آن واژه ها در كنار هم قرار مي گيرند و محور عمودي نيز حكم محور جانشيني را دارد. در دو تيتر فوق، محورهاي هم نشيني و جانشيني به شكل زير متجلي مي شوند:
و همانطور كه مي بينيد كلمه سرخها در محور جانشيني، جانشين عبارت “صدها تن از مردم آلمان شرقي” شده است. در مثالهاي زير مي بينيم كه چگونه هرجا به جايي در محورجانشيني مي تواند بار ويژه اي را از نظر معنايي القا كند. اين القائات در تيترها به شكلي صورت مي گيرند كه خواننده متوجه آنها نمي شود. در واقع خواننده اصلاً نمي داند كه روزنامه نگار چندين گزينة گوناگون براي محور جانشيني داشته و فقط يكي از آنها را عرضه كرده است:
در مورد تيتر حرفهاي گفتني بسيار وجود دارد همچون بحث زبان تهييج كننده (Emotive Language ). در اين نوع از تيترها، هدف روزنامه نگار پيش از آنكه انتقال و ارائه اطلاعات و خبر باشد، تلقين و القا است. به ديگر زبان در “تيترهاي تهييج كننده”، پيش از آن كه “پيام” مطرح باشد، خود “ارتباط گر” مطرح است. اين تيترها هنگامي به كار گرفته مي شوند- به ويژه براي تيتر اول- كه روزنامه احساس مي كند آنچه را كه مايل به حفظ آن است، در معرض تهديد قرار گرفته است. اين تيترها، كه از جملة تيترهاي رايج در مطبوعات غرب هستند، براي منزوي كردن و دور راندن نگرشهاي مخالف كاربرد يافته اند.
يكي از نمونه هاي تيترهاي تهييج كننده كه عملاً به فرهنگهاي پژوهش هاي ارتباطي راه يافته است، تا علاقه مندان به مباحث ارتباطات با نمونة آن آشنا شوند، تيتر معروف نشرية سان (SUN ) انگليس در زمان جنگ فالكلند (انگليس- آرژانتين ، 1982 ) است تيتر اين روزنامه كه براي تهييج مردم انگليس زده شد، فقط يك كلمه بود: «Gotcha” ». اين كلمه شكل محاوره اي اين عبارت است:
“We have got, What we wanted” يعني «به همه چيز دست يافتيم». يا «آنچه را كه مي خواستيم به دست آورديم».
يكي از ميثاقهاي ثابت در امر تدوين تيتر در روزنامه ها استفاده از فن شخصيت گرايي (Personalization ) است. روزنامه نگاران همانگونه كه به هنگام گزينش رويداد متوجه ارزش خبري شهرت هستند، در تيتر زدن نيز به شخصيتها توجه دارند، و اگر شخصيت، معروف باشد، به پاي ثابت تيترها تبديل مي شود.
استفاده از فن بيان (Rhetoric ) نيز يكي از فنون تدوين تيتر است. اين شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان براي اقناع ديگران است، چهرة عريان انگاره سازي (Image – making ) براي خواننده، به حساب مي آيد. بيان براي روزنامه نگاران حكم «آچار فرانسه» را براي كارهاي فني دارد. تيترهاي اول بسياري از مطبوعات جهان كه با استفاده از همين فن شكل مي گيرند، عملاً آميخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در اين شيوه، واقعيت (Actuality ) به بيان (Rhetoric ) تبديل مي شود. واژه هايي همچون ميانه رو، تندرو، نظم، آشوب، سياه و سفيد كه در واقع كليشه هاي تبديل مسائل پيچيده و به وجوه ساده اند، محصولات رسانه اي شدن رويداد ها (Mediation ) هستند كه نتيجه اي جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعي در جهان رسانه ها ندارد.
پرسش اين است كه آيا همة كساني كه از آنان با صفت مثلاً ميانه رو ياد مي شود، مثل هم هستند؟ همين سؤال در مورد سياهان، تندروها و ديگران مطرح است. در اين «دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعي» كه در جهان رسانه ها به وقع مي پيوندد، عواملي همچون دريافتها و برداشتهاي شخصي و رسانه اي، نحوة پردازش خبر، و تاكيدهايي كه بر روي عناصر مختلف خبر انجام مي گيرند و يا بي اهميت نشان دادن آن عناصر و همچنين ضرورتها و جبرهاي ناشي از تبديل شدن «رويداد» به «واژه» و «تصوير»، پيامهاي رقبا و بالاخره محدوديتهاي زماني و مكاني نقش اساسي دارند.
پس به اين ترتيب، اگر چه ساخت دهي به رويدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانه ها نيست، اما به هر حال تأثير اين ساخت دهي و ساخت پذيري در رويدادها، بر ذهن خواننده، امري مشهود و غير قابل انكار است. اين نوع ساده سازي و كليشه سازي در تيترها (ميانه روها، تند روها، تروريستها، آشوبگران و….) كه متأسفانه ضرورت كوتاه بودن تيترها هم آنها را تشديد مي كند، هم دامنة واژگاني تيترها را محدود مي سازد و هم امكان تغيير اين قلمروهاي كليشه اي معنايي را دشوار تر مي نمايد.
افزون بر اين، كليشه هاي تيتري يا تيترهاي كليشه اي به پيش داوريها هم دامن مي زنند و همانگونه كه گفته شد در عين حال اين كليشه سازيها، به دليل اين که رسانه ها درگير ضرورت شناساندن سريع و معرفي «سرنخ هاي اصلي خبرها هستند، گريز ناپذير به نظر مي رسند يعني عامل سرعت نيز در كليشه ساز ي نقش دارد.
افزون بر آنچه در مورد تيتر گفته شده سه وجه را كه به دليل جذب و ترغيب خواننده به خواندن خبر مؤثرند نبايد فراموش كرد. اين سه وجه كه هماره طالبان خاص خود را دارند و چندان در گرو تيترها نيستند. بلكه در حقيقت تيترها وابستة ارزشهاي خبري آنها مي شوند، عبارتند از:
1-خبرهاي غير منتظره (Spot news) (سيل، ترور، سقوط هواپيما، زمين لرزه، قتل و…)؛
2-خبرهاي جاري(Current news) (اعتصاب، جنگ، قحطي و..)؛
3- خبرهاي آينده (Future news) (انتخابات، سمينارها، ديدارهاي رسمي، کنفرانس ها و…).
شكل و ظاهر تيتر
علاوه بر نقشها و كاركردهاي تيتر كه شرح آنها داده شد، انتخاب شكل تيترها، تعداد ستونهايي كه اشغال مي كنند و همچنين شكل قلمي كه در آنها به كار مي رود نيز نقشهاي خاص را در جلب نگاه خواننده ايفا مي كنند. تيترها از لحاظ كمك به زيباسازي صفحات و تسهيل كار تفكيك مطالب به شكلهاي زير ارائه مي شوند:
تيتر يك سطري (Single – line headline ): اين تيتر همان گونه كه از نام آن برمي آيد، در يك سطر نوشته مي شود:
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
تيتر دو يا چند سطري (Multi – line headline ): اين نوع تيترها- به خصوص در هنگامي كه تعداد واژه هاي تيتر زياد است- در دو يا چند سطر (و ترجيحاً در دو سطر ) ارائه مي شوند:
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
تيتر پلكاني (Stepped headline): اين تيتر شبيه پله است و يا به راست و يا به طرف چپ تمايل دارد:
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
تيتر هرم وارونه (Inverted pyramid headline ): شكل اين تيتر شبيه هرم وارونه است و كلمات آن به تدريج از بالا به پايين، تا رأس هرم كاهش مي يابند:
٭ ٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭
٭ ٭
٭
تيتر مثلثي (Triangle headline ): اين تيتر بر خلاف تيتر هرم وارونه از يك كلمه در سطر اول شروع مي شود و به شکل مثلث پايان مي پذيرد:
٭
٭ ٭
٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
شكلهاي ساير تيترها كه صفحه آريان برحسب جايي كه در اختيار دارند و سليقه اي كه به خرج مي دهند از آنها استفاده مي كنند به شرح زير هستند:
– نيم هرمي متمايل به چپ (Flush -left)؛
– نيم هرمي متمايل به راست( Flush – right)؛
– نامساوي متمايل به چپ ؛
– نامساوي متمايل به راست؛
– نامساوي و متمرکز (قرينه)؛
– حاشية متحرك (Hanging Indention)؛
– تركيبي (Combination)
– چكشي (Hammer headline) كه در آن يك كلمه از تيتر با حروف درشت تر در بالاي تيتر مي آيد:برف
تهران را سفيد پوش كرد
در هر صورت، اگر چه توانمندي و سليقة صفحه آرايان به تيترها شكل نهايي را مي دهد، اما اين شكل دهي نبايد به قيمت اختلال معنايي در تيترها صورت گيرد. اما نبايد نگران كار صفحه آريان به هنگام استفاده از تيتر بود. اينان كار خود را بلدند و نگراني چنداني ندارند، ولي يك نگراني در سراسر زندگي حرفه اي روزنامه نگار پا به پاي او به هنگام تدوين تيتر وجود خواهد داشت و آن خطر وجود كلمات زايد و اضافه است. بايد از كلمات اضافه و زايد در تيتر پرهيزكرد، اضافه بار كلماتي در تيتر، مهم ترين عامل ضربه زدن به آن است.
عناصر تكميل كنندة تيتر
روزنامه نگاران سعي مي کنند كه در بسياري از موارد براي تيتر هايي كه تهيه كرده اند محمل، يا به اصطلاح «پوشش» مناسب ايجاد كنند تا خواننده بتواند به محض ديدن تيتر به اطلاعات ضروري مورد نظر خود- و در واقع اطلاعات تكميل كننده اطلاعات موجود در تيتر- دست پيدا كند و به اين ترتيب براي خواندن خبر مربوط به تيتر ترغيب شود ايجاد اين ترغيب كه از تكميل تيتر به دست مي آيد، با استفاده از اجزاي مكمل زير امكان پذير مي شود:
• روتيتر یا بالاتیتر(Kicker) : کلمه يا عبارتي است که در بالاي تيتر اصلي قرار مي گيرد و مي تواند کاملاً مستقل باشد و يا در خدمت تيتر اصلي، اطلاعات بيشتر به خواننده بدهد. حروف روتيتر بايد از حروف تيتر اصلي، ريزتر باشد. مثال:
روتيتر عصر امروز در تهران
تيتر اصلي اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامي آغاز به کار کرد
• زير تيتر (Bank/ Deck ) : درست كاركردي مشابه كار كرد «روتيتر» دارد با اين تفاوت كه همانطور كه از نام آن پيداست در زير تيتر قرارمي گيرد. حروف زير تيتر هم كوچكتر از حروف تيتر اصلي انتخاب مي شوند.
• ميان تيتر (Subhead/ Inter-titer) : ميان تيتر يا تيتر فرعي كوچك وقتي مورد استفاده قرار مي گيرد كه:
– بخواهيم در مورد بخشهاي مختلف يك مطلب بلند توضيح دهيم؛
– بخواهيم مطلب طولاني و به اصطلاح يكپارچه را چشم نوازتر كنيم؛
– بخواهيم به خواننده بفهمانيم كه بحث در حال تغيير است.
لازم به ذكر است كه ميان تيتر نبايد طولاني باشد و حتي المقدور بايد يك ستوني و مركب از دو يا سه كلمه باشد.
• سوتيتر (Subtitle – Sous – titre) : بخشي است كه به صورت يك يا دو جمله از متن استخراج مي شود و با حروفي متفاوت از متن، يا در زير تيتر اصلي و يا در نقاط مختلف متن، چيده و ظاهر مي شود. سوتيترها غالباً براي تبيين روح تيتر يا مطلب استخراج مي شوند و به زيبايي صفحات نيز مي افزايند. سوتيترها نيز بايد مثل تيترها و ليدها كوتاه و مختصر باشند و خواننده را به خواندن مطلب ترغيب كنند و در عين حال از نظر معنايي، گويا و كامل باشند.
در پايان اين بحث بايد افزود كه اگر كسي مايل باشد كه به متون انگليسي دربارة تيتر نويسي و قواعد آن رجوع كند، اطلاع از اصطلاحات ذيل براي درك آن متون به او كمك مي كنند.
٭ هر گاه اشتباهي در چيدن تيترها رخ دهد به آن Head-bust مي گويند.
٭ هر گاه بقية خبر در صفحة ديگري ارائه شود و تيتر آن خبر- در آن صفحه- چه كامل و چه ناتمام آورده شود، Jump head ناميده مي شود.
٭ براي تيتر اول پنج معادل وجود دارد: Top head , Ribbon , Streamer , Banner ,Line
٭ به ميزان واحد هاي تيتر (اعم از واژه هاي كوچك و بزرگ و همچنين فضايي كه بين واژه ها وجود دارد) Headline count گفته مي شود.
٭ به تيتر اصلي در صفحات داخلي- نه صفحة اول- Binder مي گويند.
٭ به تيتري كه خيلي وقتها كاربرد دارد- به ويژه تيترهاي ستونهاي ثابت- ولي دوباره در حروفچيني چيده نمي شود، و هميشه حاضر و آماده است Standing head مي گويند.