دروزاه بانی خبر چیست؟

0 Comments

دروزاه بانی خبر چیست؟    دروازه بانان كیستند؟

مهدخت بروجردی علوی

 

در جهاني به سرمي بريم كه هر لحظه و به هرطرف بچرخيم. خبري، رويدادي، تفسيري ذهن ما را به خود مشغول مي سازد. رسانه ها از همه طرف ما را محاصره كرده اند هنوز پيچ راديو را نبسته، روزنامه را مي گشاييم و درحال خواندن روزنامه، چشمي هم به تلويزيون داريم.
امروز حتي تصور دنياي بدون رسانه براي ما غيرممكن است. بسياري از ما فكر مي كنيم كه واقعيتهاي اجتماعي همان چيزهايي هستند كه از طريق رسانه ها به ما مي رسند. اما حقيقت اين است كه جهان بيني رسانه اي، جهان بيني دقيق و قابل اعتمادي نيست. علي رغم تصور ما كه گمان مي كنيم رسانه ها با بي طرفي كامل صرفاً براي آگاه ساختن مخاطب، در تلاش و تكاپو هستند، امروزه رسانه ها بيش از هر زمان ديگر، تحت تأثير اغراض و اهداف سياسي و اقتصادي و منافع خاص گروهي، جاه طلبي ها و قدرت طلبي ها قرار دارند.
پيامهايي كه از طريق رسانه ها به ما ميرسد و يا حتي نمي رسد، تصوير ذهني و آگاهيهاي ما را از جهان پيرامون شكل مي دهد. هيچ كس نمي تواند ادعا كند كه اين تصوير، تصويري دقيق، روشن و كامل است.
اخبار و رويدادها تا به گوش ما برسند از صافي هايي عبور مي كنند كه معلوم نيست با محتواي آ نها چه مي كنند. مسكوت گذاشتن بعضي اخبار، گفتن بخشي از واقعيت يا تحريف آن بزرگ و كوچك كردن رويدادها، انتخاب زمان و نحوه تنظيم و آرايش مطالب و يا حتي نوع رسانه حامل پيام، خبر را در چنبره اي از فعل و انفعالات گوناگون قرار مي دهد.
به اين ترتيب مي توان گفت: كه تصويري مخدوش از جهان پيرامون براي ما ترسيم مي شود. سوال اساسي اين است كه چه فرآيندي مي افتد؟ چه كسي گزارش مي دهد؟ چه كساني در مورد چگونگي انتشار و محتواي آن تصميم مي گيرند و چه تغييراتي را دانسته يا ندانسته اعمال مي كنند؟ و چه زماني و تحت چه عنواني به صورت كالاي خبري در اختيار ما مي گذارند؟
حتي اگر فرض را برحسن نيت و بيطرفي كامل رسانه ها بگذاريم. ترديدي نيست كه بين خبر اتفاق افتاده و خبر گزارش شده تفاوت و فاصله اي وجود دارد كه ميتواند ناشي از عناصري باشد كه از طبيعت كار روزنامه نگاري ناشي مي شود.
سانسور، خودسانسوري،گروههاي فشار،گرايشهاي شخصي و سليقه هاي فردي، منافع گروهي، محدوديتهاي مكان و زمان محدويت فرصت تصميم گيري، تكنيكهاي خاص روزنامه نگاري، جغرافيايي، سياسي، اقتصادي و… همه ازعواملي هستند كه بر جريان گزارش دهي و خبر رساني توسط رسانه ها تاثير مي گذارند. حال پرسش ديگر اين است كه چه كساني از ميان دهها عامل تعيين كننده حق و قدرت تصميم گيري دارند و چگونگي در فرآيند انتقال خبر از منابع به مقصد عمل مي كنند. هركه هست و هر چه هست. يك واقعيت را نمي توان انكار كرد و آن اينكه عملكرد اين گروه، و تصميمات آنها، اطلاعات و آگاهيهاي صدها ميليون انسان را در هر روز و هر ساعت شكل مي دهد و تصوير واقعيتهاي اجتماعي را براي آنان مي سازد.
پس مطالعه اين گروه به اين دليل اهميت مي يابد كه آنها تعيين مي كنند ما چه بدانيم و چه ندانيم آنها فرآيند دانايي و اطلاع رساني را رقم مي زنند و به ويژه اينكه مسأله دروازه باني در يك نقطه و در يك مقطع صورت نمي پذيرد و هر يك از عوامل و عناصر دست اندركار مي تواند برجريان انتقال خبر تأثير بگذراد.
نگاهي گذرا به تاريخچه دروازه باني

قرنها پيش زماني كه بشر اشكال اوليه ارتباط جمعي را ابداع كرد. به فكر راههاي كنترل آن نيز افتاد. در واقع، فرآيند كنترل به قدمت فرآيند ارتباط است. به عنوان مثال، كساني كه در شهرها جار مي زدند، تصميم مي گرفتند چه چيزهايي را اعلام كنند و چه چيزهايي را اعلام نكنند.
كساني كه دركار چاپ و نشركتاب بودند. نه تنها تصميم مي گرفتند كه چه كتابي چاپ شود بلكه تصميم آنها بر محتوا و عرضه كتاب هم تأثير داشت. به طوركلي همه كساني كه به نحوي در جامعه صاحب موقعيتي بودند، مثل صاحبان قدرت و سرمايه، معلمان، چاپگران، وتاجران، همه و همه براي به دست آوردن اطلاعات وكنترل آن تلاش مي كردند و اين كوشش و تلاش براي به دست آوردن اطلاعات ناشي از شناخت تاريخي بشر از اين اصل مهم اجتماعي است كه مي گويد: «دانايي اساس قدرت اجتماعي است».
فردوسي، حماسه سراي ايراني، بيش از يك هزار سال پيش چنين سروده بود: «توانا بود هر كه دانا بود». ترديدي نيست كه هميشه، همه اخبار به دست ما نمي رسد. همان طوركه لئو روستن (Leo Rosten) در سال 1937 يادآوري مي كند: «روزنامه يك تقويم، سالنامه يا روز شمار تاريخ نيست. كل فرآيند روزنامه نگاري در انتخاب خلاصه شده است.
بيش ازيك دهه بعد (1949) ويلبر شرام (Wilber Schramm) در اين باره مي نويسد: هيچ يك از جنبه هاي ارتباط به اندازه تعداد زياد انتخاب و عدم انتخاب در شكل دهي افكارگيرنده و ارتباط گر موثر نيست»
اما امر نظريه انتخاب در فرآيند ارتباط، تا زماني كه كورت لوين (Curt Lewin) اصطلاح «دروزاه بان» (Gatetekeeper) را به وجود آورد، چه پرداخته نشده بود. بعد از لوين، ديويد منينك وايت (David Manning White) به اين اصطلاح، تحت نام مستعار «آقاي دروازه» زندگي بخشيد
مفهوم «دروازه بان» چارچوبي براي ارزشيابي به متخصصان داد تا مشخص شود كه انتخابها چگونه صورت مي گيرند وچرا بعضي از عناوين خبري رد مي شوند. اين مفهوم همچنين ساختاري براي مطالعه فرآيندهايي به جز انتخاب فراهم كرد؛ نظير اينكه محتوا چگونه شكل مي گيرد. ساخته مي شود و مكان و زمانش مشخص مي شود، نظريه «لوين» براي درك اين موضوع به وجود آمدكه چگونه يك نفر مي تواند تغييرات اجتماعي گسترده اي در جامعه به وجود آورد.
تحقيقات لوين به حرفه روزنامه نگاري مربوط نبود و مثال اصلي اش شامل تغيير عادات غذايي در يك جمعيت مقروض بود. او نتيجه گرفت كه تمام اعضاي آن جمعيت مقروض نقش يكساني در اين تصميم كه چه چيزي خورده شود، ندارند و اين تغيير اجتماعي به بهترين صورت، توسط كساني انجام مي گيرد كه بيشترين كنترل را روي انتخاب مواد غذايي براي منازل دارند. به نظر لوين، غذا از چند مجرا به روي ميز غذا خوري مي رسد. يك مجرا، فروشگاه مواد غذايي است. و يك مجرا، باغچه سبزي و ميوه موجود در خانه است. لوين كه باورداشت اين چارچوب نظري در هر سطحي قابل تعميم است. در اين باره چنين گفت: اين وضعيت نه تنها براي مجراهاي مواد غذايي، بلكه در مورد عبور خبر از يك مجراي ارتباطي نيز صدق مي كند و هم چنين براي نقل و انتقال كالاها و افراد ”
بعد ازكورت لوين، ديويدم، وايت كه دستيار تحقيقاتي او در دانشگاه آيوا بود، نظريه مجراها و دروازه بانان را به صورت يك طرح تحقيقاتي درآورد.
وايت، يك «اديتور اخبار خبرگزاريها» را انتخاب كرد و او را «آقاي دروازه» ناميد و از او خواست كه تمام خبرهايي كه از سه خبرگزاري «يونايتدپرس» و «آسوشيتد پرس» و«خبرگزاري بين المللي» (INS ) دريافت مي كند. نگه دارد. مدت اجراي اين طرح يك هفته در فوريه 1949 بود و قرارشد كه هرخبري را كه «آقاي دروازه» رد مي كند، علت آن را به يك توضيح كوتاه، روشن سازد.
طبق اين تحقيق، انتخابهاي آقاي دروازه كاملاً ذهني بود. يك سوم مطالب انتخاب نشده براساس ارزيابيهاي ذهني آقاي دروازه و دو سوم بقيه به علت كمبود يا نبود جا و يا به اين علت كه مطالب مشابه چاپ شده يا درحال چاپ است، رد شده بودند.
در سال 1981 مدل دروازه وايت توسط ويندال (Windhal) و مك كوئل (Mcquail) به صورت نمودار 1 نشان داده شد.

نمودار 1

تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری - دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر
تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری – دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر

در اين مدل، دروزاه بان مي تواند يك يا چند نفر باشد كه به طور هماهنگ عمل مي كنند. محدوديت اين مدل اين است كه به اين موضوع توجه نكرده كه چند دروازه بان، نقطه نظرهاي متفاوتي درباره جمع آوري، شكل دهي و نحوة ارائه پيام خواهند داشت.
در سال 1966، پاول اسنايدر، اين تحقيق را با همان «آقاي دروازه» قبلي تكراركرد. با اين تفاوت كه اين دفعه آقاي دروازه با يك خبرگزاري كار مي كرد (دفعه قبل سه خبرگزاري بود) و شانزده سال هم پيرترشده بود. نتيجه تقريبا همان نتيجه آزمايش قبل بود: انتخابهاي آقاي دروازه بر پايه مسائلي بود كه خودش دوست داشت و فكر مي كرد كه خوانندگانش مي خواهند. او درآزمايش دوم، علايق انساني كمتراستفاده مي كرد و به اخبارصرف (Hatd News) علاقه بيشتري داشت. او در مورد علايق خود چنين مي گويد: «من چند تعصب دارم كه كار زيادي در مورد آنها نمي توانم بكنم، من از سياستهاي اقتصادي ترومن، از ذخيزه سازي روشنايي روز و نوشابه گرم بدم مي آيد. ولي باز هم اگر مطلب بهتري پيدا نكنم، علي رغم ميل باطني ام از همين ها هم استفاده مي كنم. ترجيح ديگر من براي انتخاب، اخباري است كه متناسب با نيازهاي ما باشد».

ساير مدلهاي «دروازه باني خبر»

درسال 1956، در يكي از اولين مطالعات بعد از وايت، آقاي گيبر(Gieber) 16 روزنامه را مورد مطالعه قرار داد و نتيجه آن چيزي بسيار متفاوت با نتيجه گيري وايت بود.
وايت نتيجه گرفته بود كه ارزشهاي شخصي دروازه بان عامل مهمي در تصميم گيري اوست در حالي كه، گيبر دروازه بان را به اين صورت تعريف مي كند: «كسي كه تحت فشار جزئيات مكانيكي قراردارد،» و مي افزايد كه «اريتور تكلس خبرگزاري» اساساً فرد منفعلي است و فرآيند انتخاب، مكانيكي است و مسائل سازماني و مسائل روزمره كار ارتباطي، خيلي بيشتر ارزشهاي شخصي وي دركارگزنيش دخالت مي كنند.
يك سال بعد وستلي و مك لين (Westly and Maclean) مدلي ارائه كردند كه تلفيقي بود از نظريه اي كه دروازه باني خبر را يك فعاليت سازماني مي دانست با نظريه ABX نيوكام (نمودار 2)

تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری - دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر
تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری – دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر

در اين مدل X نشانه هررويداد و واقعه اي در محيط اجتماعي است كه در مورد آنها از طريق رسانه ها ارتباط صورت مي گيرد وA،نقش مبلغ و حمايتي دارد و اشاره دارد به افراد يا سازمآنهايي كه درباره x حرفي براي گفتن دارند. A مي تواند يك سياستمدار، تبليغات چي يا منبع خبر باشد به طور كلي، A يك ارتباط گر هدفمند (Purposive Communicator) است.
C، يك سازمان رسانه اي يا افراد داخل آن سازمان است. او برحسب «نيازهاي مخاطب» X هاي مختلف را مستقيماً و يا از طريق A دريافت مي كند و به عبارتي «ارتباط گر غيرهمدفمند است.
B،يعني گروه مخاطبان، نيز كارگزينشگري را ادامه مي دهد و در ميان اخبار ارائه شده با توجه به نيازهاي خبري خود، عمل گزينش را انجام مي دهد. باس (Buss) درسال 1969 فكرش را بدين صورت مطرح كرد كه تمام دروازه بانان به يك شكل عمل دروازه باني را انجام نمي دهند و مدلي ارائه كرد و آن را «جريان داخلي دو مرحله اي دروازه باني» ناميده (نمودار 3)

نمودار 3

تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری - دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر
تایپ و حروفچینی در آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای عامری – دوره های صنایع چاپ و فناوری اطلاعات و تکنولوژی فرهنگی -دروازه بانی خبر

برحسب تقسيم بندي باس دروازه به دو دسته تقسيم مي شوند: يك دسته «خبر جمع كن ها» (News gathers) هستند شامل نويسندگان،گزارشگران و سردبيران محلي و كارشان اين است كه اخبار خام را كه مجراهاي گوناگون به دست آنها مي رسد تنظيم مي كنند. دسته دوم «پردازندگان خبر» (News processors ) هستند. كه خبر تنظيم شده را به محصول نهايي آماده براي چاپ تبديل مي كنند. «پردازندگان خبر» شامل سردبيران كل، مصحح ها و مترجمان هستند.
يك سال بعد (1970) هالورن (Halloran) واليوت (Elliot ) و مرداك (Murdock ) نوشتند كه فرآيند دروازه باني در دفتر روزنامه آغاز نمي شود، بلكه همراه با «خبر نگار در خيابان» آغاز مي شود.
«چينبال« (Chinball) (1977) اظهار داشت كه اصطلاح «خبر جمع كن» را نمي پسندد و استدلال مي كرد كه: «خبر سيب نيست كه درخيابان ريخته باشد و خبرنگار جمع كند. خبرنگار بايد خبر را از طريق انتخاب قطعات كوچك اطلاعات از ميان توده انبوه مواد خامي كه دريافت مي كند. و سازمان دادن آنها در قالبهاي مرسوم روزنامه نگار ي خلق كند»
همه خبرهايي كه به روزنامه مي رسد خبرهاي خام نيست. بعضي از آنها مثل خبرهاي روابط عمومي ها تقريباً پردازش شده وآماده مصرف است. و اين يك عامل جذابيت براي خبرنگار است و عامل مثبتي است كه باعث رد شدن خبر از دروازه مي شود. پس به نحوي، دست اندركاران روابط عمومي ها را مي توان پردازندگان خبر ناميد.

دروازه باني خبر (تعاريف)

دروازه باني خبر فرآيندي است كه طي آن ميلياردها خبر خلاصه وجمع و جور وخرد مي شوند و به صدها پيام تبديل شده و به اشخاص مفروض در يك زمان مفروض مي رسند. معمولا تصور مي شود كه دروزاه باني، انتخاب خبر براي روزنامه است ولي دروازه باني خبر، چيزي بيش ازيك انتخاب ساده است. به گفته تيچر (Ticher ) دروازه باني بايد اين طور تعريف شود: «فرآيند گسترده اي ازكنترل اطلاعات، شامل تمام جنبه هاي رمز گذاري پيام: نه فقط انتخاب، بلكه ممانعت از نشر، انتقال، شكل دهي، ارائه وعرضه، تكرار، زمان بندي درطول مسير انتقال از منبع به گيرنده. به عبارتي دروازه باني شامل تمام جنبه هاي انتخاب نگه داشتن وكنترل پيام است. چه با پيام از طريق رسانه ها برقرارشود، چه از طريق مجراهاي ميان فردي».
در يك تحليل دقيق تر مي توانيم بگوييم: دروازه باني، فرآيند دوباره سازي يك چارچوب ضروري براي رويداد و تبديل آن به خبر است و ارتباط گران، عناصري از پيام را انتخاب مي كنند و بقيه وارد مي كنند عناصر انتخاب شده، به طور برجسته اي نمايش داده مي شوند: با بيشترين سرعت و مكرر.
اغراق نيست اگر بگوييم تمام دست اندركاران امر ارتباط به نحوي دروازه بان هستند. چون دروازه باني يك امر ضروري در سراسر فرايند انتخاب و توليد پيام است.
نه تنها انتقال همه خبرها ممكن نيست. بلكه انتقال مواد خامي كه شكل و شمايل خبر را نداشته باشد هم غيرممكن است.
اگرچه اين اصطلاح بيشتر در زمينه ارتباطات شامل رسانه هاي جمعي است. ولي ميتواند براي هر نقطه تصميمي و شامل هرگونه اطلاعاتي باشد. چه انتقال در مجراي جمعي اتفاق بيفتد، چه در مجراي فردي
به نظر شرام، در يك سيستم اجتماعي، هر فردي به عنوان يك دروازه بان بالقوه براي ديگران عمل مي كند فعاليت دروازه باني از نقطه اي شروع مي شود كه درآن يك ارتباط گر درباره يك پيام واقعي يا بالفعل چيزي را مي فهميد و در نقطه اي پايان مي پذيرد كه اين پيام هاي تا حدودي تغيير يافته به گيرنده منتقل شده است. يك دروازه، يك نقطه تصميم ورود يا خروج است.

فرآيند دروازه باني

در اين بخش عاملهايي را كه باعث مي شود يك خبر مورد توجه ارتباط گر قرار بگيرد مشخص مي كنيم. اين عوامل شامل:
1. راههاي ورود خبر به مجرا،
2. نبردهاي دو طرف دروازه؛
3. مشخصات موضوعات خبري؛
4. ارزشهاي و نگرشهاي شخصي فرد گزينشگر است.
هر يك از اين عوامل را به اختصار روشن مي كنيم:
1. راههاي ورود خبر به مجرا: اطلاعات از طريق مجراهاي گوناگون به سازمانهاي خبري مي رسد. سيگال (Sigal) درسال 1973، راههاي ورود خبر به مجرا را به سه دسته تقسيم كرد: 1- مجراهاي عادي.2- مجراههاي غيررسمي؛ 3- اخبار توليدي.
1/1. مجراهاي عادي: شامل جريانات رسمي مثل محاكمات، مسائل دادگاهها، مسائل انتخابها؛ بیانيه هاي مطبوعاتي كه ازطريق راديو وخبرگزاري رسمي به اطلاع مي رسد؛ كنفرانسهاي خبري ازجمله خلاصه گزارشهاي خبري كه به وسيله سخن گويان رسمي و مصاحبه هايي كه توسط سخن پراكني ها ارائه مي شود و وقايعي كه جبنه فوريت ندارد مثل سخنرانيها و جشنها؛
2/1. مجراهاي غيررسمي: شامل گزارشهاي خبري ازساير سازمانهاي خبري و دستوراتي نظير بخشنامه ها؛
3/1. اخبار توليدي: اخباري هستند كه توسط كادر خبري يك سازمان ارتباطي تهيه مي شوند.
2. نيروهاي دو طرف دروازه: همان طوركه ذكر شد، يكي از انديشه هاي اصلي لوين اين بود كه عواملي دردو طرف دروازه وجود دارند كه تمايل دارند جهت تصميم راعوض كنند. اگر خبري از دروازه رد شد، عامل منفي تبديل به مثبت مي شود و يا بالعكس. يك مثال: رويدادي در منطقه اي دوردست كه شبكه تلويزيون در آنجا خبرنگار ندارد، اتفاق مي افتد. مساله نداشتن خبرنگار ودوري راه و هزينه زياد تهيه خبر از آنجا، عوامل منفي هستند ولي اگر مقامات اجرايي فكر كنند كه اين موضوع آنقدر مهم است كه هزينه گزاف هم مي تواند براي آن صرف شود، تمام عوامل منفي قبلي تبديل به عامل مثبت مي شوند چون شبكه پول زيادي براي به دست آوردن آن اخبار خرج كرده، پس احتمال زياد دارد كه از دروازههاي پياپي بعدي با موفقيت بگذرد و به صورت برجسته، در بهترين زمان ممكن مثلا در اخبار غروب تلويزيون پخش شود.
حال سوال اين است كه آيا هميشه عوامل مثبت و منفي طرفين دروازه بايد جهت خود را بعد از عبور تغييردهند؟ خير. لزوما هميشه اين طور نيست. مثلا اگر يك خبرداراي ارزش خبري بالا باشد، در طول مسير از دروازه هاي گوناگون رد مي شود تا زماني كه كهنه شود.
3. مشخصات «موضوعات خبري» (News Item) بعضي از خبرها، به طور مشخص داراي ارزش خبري بيشتري از ساير خبرها هستند. در مورد ارزشهاي خبري مختلف، فهرستهاي گوناگون تهيه شده ولي ارزشهاي زير در همه فهرستها به چشم مي خورند:
تازگي، مجاورت، اهميت، دربرگيري، علايق، درگيري، تضاد، احساسات، نوظهوري، استثناء و شگفتي،
4. ارزشها و نگرشهاي شخصي فرد گزينشگر: سوال اين است كه گزينشگرچه نوع ارزشها و نگرشهايي را به خود به دروازه مي آورد؟ در پاسخ به اين سوال، وايت در سال 1950 گفته بود كه نگرشها و ارزشهاي شخصي «آقاي دروازه» تاثير زيادي بر روي انتخاب دارد. اين نظريه به وسيله فليگل (Flegel) و شفه (Shaffee) تأييد شد. آنها در مورد دو روزنامه محافظه كار و ليبرال مطالعه كردند. ازگزيشنگران روزنامه سؤال شد كه تحت تأثير كدام يك از عوامل زير قرارگرفتند؟ نگرشهاي شخصي، خواستها و نيازهاي مخاطبان، اديتورها يا صاحبان آگهي ها. خبرنگاران هر دو روزنامه اذعان داشتند كه در درجه اول تحت تاثير نگرشهاي خود و در مرحله بعد، اديتورها و سپس خوانندگان و در مرحله آخر صاحبان آگهي ها هستند. به اين ترتيب آنها عامل فشار خارجي را منكر شدند.از اين گزارش چنين نتيجه گرفته شد كه يك گزارشگر (روزنامه نگار) حرفه اي بايد اول تعصبهاي خودش را بشناسد و بعد سعي كند كه آنها را درگزارشهاي عيني مهاركند.

به مثالي در زمينه ارزشها و نگرشهاي شخصي توجه كنيد

وقتي كه جك اندرسون در سال 1980 درستون معروف «چرخ و فلك واشينگتن» (Washington Merry go-round) نقشه محرمانه ايالات متحده امريكا براي پياده كردن نيرو در ايران را فاش كرد. بسياري ازخبرنگاران از انتشار اين خبر خود داري كردند. درحالي كه توجه عمومي معطوف به اين نكته بود كه آيا انتشار چنين اخباري، امنيت كشور رابه خطر نمي اندازد؟ ولي تصميم سردبيران روزنامه درخصوص انتشارآن خبر در اين ستون، مبني بر اعتماد و احساسي بود كه آنان نسبت به جك آندرسون داشتند و نيز اهميتي كه خبر براي مردم داشت. به هرحال اين مطلب مؤيد اختلاف نظر در پيشداوريها و شخصيتهاي فردي روزنامه نگاران است. مبني بر اين كه دروازه بانان خبري منفعل هستند و خود را فقط با انگاره هايي تطبيق مي دهند كه فكرمي كنند خوانندگانشان نياز دارند و يا به فكرهايي مي پردازند كه عينيت داشته باشد. سبك هاي مختلف گزارشگري و تفسيرهاي فردي نسبت به خواست مديريت احياناً منجر به تصميمات مختلف دروازه بانان خبري مي شود.
يك تحليل مجدد از تحقيق «آقاي دروازه » كه به وسيله «مك كومب» (Mccomb) و «شاو» (Shaw) و «هرش» (Hirsch) در سال 1977 انجام شد. يادآور شد كه نگرشها و ارزشهاي «آقاي دروازه» به آن اندازه كه «آقاي وايت» گفته مهم نيست. اين مطالعه نشان مي دهد كه انتخابهاي «آقاي دروازه» نشانگر چيزهايي است كه خبرگزاريها براي او فراهم كرده اند.

بنابراين نتيجه گرفته شد كه فهرست مطالب خيرگزاريها نقش بسيار مهمتري دارد تا تصميمات «آقاي دروازه»

نقش اجتماعي «دروازه باني خبر»

فرآيند «دروازه باني» فرآيند خلق واقعيتهاي اجتماعي است. اگر يك رويداد توسط دروازه بان رسانه اي كه ما ازآن استفاده مي كنيم رد بشود، آن رويداد جزء واقعيتهاي اجتماعي ما نخواهد شد ولي اگر يك رويداد از دروازه بگذرد و منتشر شود، نه تنها براي ما به عنوان مخاطب تبديل به واقعيتي اجتماعي مي شود، بلكه به شدت بر جهان بيني ما نيز تاثير خواهد گذاشت.
تأثير برداشتهاي دروازه بانان از واقعيتهاي اجتماعي بر روي مخاطبان بديهي ترين تأثير دروازه باني بر روي شناخت مخاطبان و شكل دهي جها ن بيني آنان است. اين موضوع «نقشه هاي شناختي» ناميده مي شود.
اطلاعاتي كه از دروازه گذشت، جزئي از واقعيات اجتماعي مي شود و توانايي آن را دارد كه نگرشهاي مخاطبان را تحت تأثير قرار مي دهد.
تحقيقات «برجسته سازي» نشان مي دهد مطالبي كه به دفعات بيشتري از دروازه ها مي گذرند. به نظر مخاطبان مهمتر مي آيند.
بايد به اين نكته توجه داشت كه فرآيند دروازه باني خبر بر نگرشها و افكار عمومي اثر مي گذارد به شرطي كه پيامهاي حمايت كننده و متضاد و هر دو از دروازه بگذرند. مثلاً توانايي نيروي نظامي امريكا دركنترل دسترسي به اطلاعات مربوط به جنگ 1991 خليج فارس، حجم عظيم مطالب خبري را در مورد درگيري امريكا در جنگ، كاهش نداد. اما تعداد بسيار كمي از اين مطالب منفي بود. نه تنها جنگ در رأس مسائل عمومي قرار داشت، بلكه بعد از جنگ ميزان مقبوليت جورج بوش در افكار عمومي به سطح بي سابقه اي رسيد.
بسياري از مقوله ها يا رويدادهايي كه تحت پوشش قرار نمي گيرند. براي بسياري از اعضاي جامعه مخاطبان وجود ندارند. وجود يك صنعت تبليغاتي گسترده در ايالات امريكا بر پايه اين فرض استوار است كه پوشش رسانه اي، قدرت موقعيت و اعتبار را به آن افراد و سازمان هايي مي دهد كه راه خود را در رسانه ها بازكنند.

نظريه پردازی «دروازه باني خبر»

موضوع مهم در ساختن نظريه براي دروازه باني خبر، تعيين سطح سنجشي است كه نظريه برآن بنا مي شود. به عبارت ديگر، سطح ديگر پيچيدگي واحد هاي اجتماعي مطالعه مي شود. طيف سطوح سنجش، از تك تك افراد تا يك ملت متفاوت است. ما در اين قسمت پنج سطح تحليل را شخص مي كنيم:

1. ارتباط گر به عنوان يك شخص؛
2. شيوه ها ورويه هاي كارمطبوعاتي؛
3. سطح سازماني؛
4. سطح نهادي واجتماعي؛
5. سطح نظام اجتماعي.

عقايد لوين به اين نظريه منتهي مي شود كه دروازه باني فرآيندي است كه بر سطح فردي تحليل عمل مي كند. به اين معني كه يك شخص دروازه را باز مي كند و مي بندد.
شرام عقيده داشت كه جريان خبرها از طريق سازمان مورد بررسي قرارمي گيرند.
1. سطح فردي: سؤال اين است كه افراد تا چه اندازه در انتخاب خبرها نقش دارند و مسئول هستند؟ اين نقش و مسئوليت برحسب نوع سازمان ارتباطي متفاوت است. نتجيه يك كارتحقيقي كه درسال 1989 انجام مي پذيرفت، نشان مي داد كه دروازه بانان تلويزيون دركارخود داراي خود مختاري بيشتري، نسبت به همتايان خود در روزنامه ها هستند.
وقتي كه ما در دروازه بان را به عنوان يك شخص درنظر مي گيريم، بايد به يك رشته عوامل كه با شخص او مرتبط هستند. توجه كنيم كه عبارتند از: الگوهاي تفكر، استراتژي تصميم گيري، مشخصات شخصيتي، زمينه ها، ارزشها، تجارب شخصي و رهگشايي شناختي (Cognitive Heuridtic)
2. شيوه ها ورويه ها ي كار مطبوعاتي: همان طوركه لوين فرآيند دروازه باني را توصيف كرده، حركت در يك مجرا، از دروازه اي به دروازه ديگر به وسيله يك دروازه بان كنترل مي شود، چگونه؟ به وسيله يك رشته قوانين بي طرف كه به آنها قوانين كار روزمره ارتباطي مي گويند. اين قوانين عبارتند از: اعمال تكراري، طرح ريزي شده و روشمند كه دست اندركاران رسانه ها براي انجام كار روزانه شان از آنها استفاده مي كنند. اين قوانين عادي نه تنها براي جمع آوري، پردازش و انتقال خبر به كار مي رود، بلكه براي ارتباطات ميان فردي هم كاربرد دارد.
3. سطح سازماني: دراينجا يك سوال مطرح مي شود، اگر شيوه ها و روشهاي كار مطبوعاتي به وسيله سازمان ارتباطي مشخص مي شود، چرا ما آنها را به صورت و سطح متفاوت تحليل و بررسي قرارمي دهيم؟ اگرچه شيوه هاي كار مطبوعاتي در بسياري از سازمانهاي ارتباطي به صورت مشترك وجود دارد ولي مورد نظر ما، عامل هايي هستند كه درسازمانهاي مختلف متفاوت اند.
مطالعه دروازه باني در سطح سازمان ضروري است.چون اگر سازمان و شيوه هاي كارهستند كه خبر را مي سازند، اين سازمان ارتباطي است كه افراد را استخدام مي كند و قوانين را وضع مي كند. توانايي استخدام و اخراج يكي از بزرگترين قدرتهاي سازمان است. و اين امكان را به سازمان مي دهد كه آينده را شكل دهد وگذشته را تغيير دهد.
از نقطه نظر سازمان «دروازه بان موفق» كسي است كه علايق سازمان را كاملاً بفهمد. اگر يك سازمان، طريقي را كه «دروازه» عمل مي كند نپسندد، دروزاه بان را اخراج مي كند.
4. سطح نهادي– اجتماعي خارج از رسانه: بايد در نظر داشت كه يك سازمان ارتباطي درون يك نظام اجتماعي و دركنار ساير نهادهاي اجتماعي قرار دارد كه بسياري ازآنها بركار دروازه باني تاثير مي گذارند. براي مثال: منابع خبر، مخاطبان، ساير رسانه ها، روابط عمومي ها و دولت.
5. سطح نظام اجتماعي: دروازه باني خبر، وابستگيهاي مشخصي به نظام اجتماعي دارد. لوين درسال 1947، براي اولين بار، دروازه باني را فرآيندي دانست كه باعث تغيير اجتماعي مي شود. بعضي از عواملي كه يك دروازه را محاصره كرده اند، بر روي سطح تحليل نظام اجتماعي اثر مي گذارد. و پايه و اساسي براي ساير سطوح تأثير فراهم مي كنند. چند متغير در سطح نظام اجتماعي عبارتند از: فرهنگ، ساختار اجتماعي، ساختار علايق و ايدئولوژي

نتيجه:

شايد بتوان گفت كه امروزه كمترين نقش دروازه باني را، به ويژه در جهان سوم، خود روزنامه نگاران هستند زيرا كه مختار و مخير در انتخاب و انتشار اخبار واقعاً دلخواه مردم نيستند. آنان در بسياري او موارد، علي رغم تشخيص اين موضوع كه بعضي از خبرها بسيار مورد علاقه مردم است. به علل گوناگون قادر به انتشار آنها نيستند. به طوركلي سه گروه را مي توان به عنوان دروازه سازان عمده خبر نام برد:
گروه اول: هيات حاكمه و سياستگذاران كه به انحا مختلف جلو انتشار آنچه را كه به صلاح خود نمي بينند، مي گيرند. گر چه اين كار بسيار اوقات تحت پوشش حفظ منافع ملي صوت مي گيرد ولي عملاً در اكثر موارد و در غالب كشورها، در خدمت حفظ قدرت و مشروع جلوه دادن وضعيت موجود است.
گروه دوم: بخصوص در عصر ما، سرمايه داران و صاحبان قدرتهاي مالي و تامين كنندگان هزينه هاي مطبوعات از طريق آگهي ها هستند. اما دركشورما هنوز به اين دليل كه سرمايه داري آنچنان رشد يافته نيست و نقش توليدي ندارد و بيشتر دلال و وابسته است، اين نقش آنچنان كه در غرب برايش هياهو راه انداخته اند، مصداق ندارد، اما به هرحال نمي توان آن را ناديده انگاشت.
گروه سوم: مديران و سردبيران مطبوعات جهان سوم هستند كه در بسياري از موارد انتصابي اند. خطر اين عامل از سانسور مستقيم بيشتر است. زيرا ظاهراً حكومت را آزاديخواه و مدافع آزادي مطبوعات قلمداد مي كند، امّا در عمل تأثير منفي آن بر عملكرد مطبوعات از سانسور مستقيم بيشتر است.
اينها دروازه سازان اصلي هستند. دروازه بانان فرعي هم وجود دارند. درحالي كه مردم بايد دروازه سازان اصلي باشند، ولي اغلب به صورت كمرنگ و ظاهري به خواستهايشان توجه مي شود و نقش ضعيفي را در اين فرآيند ايفا مي كنند. ساير عواملي كه بر فرايند دروازه باني اثر مي گذارند عبارتند از:

1. ضعف آموزش روزنامه نگاري وآگاهيهاي اجتماعي روزنامه نگاران؛
2. عدم استقلال حرفه اي روزنامه نگاران ووابستگي مالي آنها به سازمان ارتباطي؛
3. سطح سواد وآگاهيهاي عمومي جامعه؛
4. عدم امنيت كامل قضايي واجتماعي روزنامه نگاران؛
5. مسائل ومشكلات اقتصادي حاكم برجامعه

بحران اقتصادي عمومي كه تاثيرش را بر وضعيت مطبوعات نيز باقي مي گذارد. مثل كمبود كاغذ و مشكلات چاپ، شرايط رقابت سالم در مطبوعات را از بين مي برد و چون رقابتي دركار نيست. تا مخاطب بيشتري به دست بياوردند و تيراژ خود را بالا ببرند. فرآيند دروازه باني به حداقل تاثير خود در جذب مخاطب مي رسد. چرا كه دست اندركاران روزنامه انگيزه اي براي بالا بردن تيراژ كه خود درگرو وسواس و دقت در امر دروازه باني خبر است، ندارند.
شريط اقتصادي_ سياسي در فرآيند ادامه خبر هم نقش مهمي بازي مي كند. به عنوان مثال: نحوه درج و ارائه خبر افزايش حقوق معلمان و استادان، علي رغم داشتن ارزش خبري زياد در يك شرايط نامتعادل اقتصادي، به دليل تاثيرات تورمي كه مي تواند به دنبال داشته باشد، نوع خاصي از اعمال دروازه باني را اقتضا مي كنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط