خبر غير قابل چاپ
سانسور هرگاه كه بحث خبر غير قابل چاپ به ميان مي آيد، بي اختيار کلمة سانسور را در ذهن تداعي مي كند، خواه نوع پيشگيرانه و خواه نوع تنبيهي آن را. هر وقت كه بحث سانسور مطرح مي شود، عامل اجراي آن افرادي قلمداد مي شوند كه در موضع قدرت- درون رسانه و برون رسانه- قرار دارند. اما در اكثر مواقع خودسانسوري نيز وجود دارد، يعني حرفها و مطالبي سانسور مي شوند و به رشتة تحرير درنمي آيند تا مبادا دچار سانسور بيروني، قانوني و گروههاي فشار شوند. سانسور در موارد عديده اي نيز قانونی اعمال مي شود. مثلاً در انگليس، قانون اسرار رسمي (Official Secret Act)، كه طي سالهاي 1911 تا 1939 وضع شده است، روزنامه نگاران را ملزم مي سازد كه از درج اسناد و اطلاعاتي كه انتشار آنها باعث لطمه زدن به منافع و امنيت دولت مي شود، خودداري ورزند. يا مثلاً در همين كشور، درج ساعت صرف ناهار نخست وزير انگليس در خانة شمارة 10 خيابان «داونينگ» يك جرم مطبوعاتي تلقي مي شود، در امريكا خبر هايي كه فهرستشان ذيلاً نقل مي شود رسماً غير قابل چاپ اعلام شده اند و روزنامه نگاراني كه به درج آنها مبادرت ورزند، تحت پيگرد قانوني قرار خواهند گرفت. اين پيگرد با توسل به قانون آزادي اطلاعات (Freedom of Information Act) مصوب 1967 صورت مي گيرد:
اگر از وجه سياسي، به مثابه يكي از عوامل اصلي تبديل اخبار به خبرهاي غير قابل چاپ صرف نظر كنيم و حتي بپذيريم كه سانسور از اين زاويه صرفاً يك سلاح براي رويارويي با خطري است- چه واقعي و چه خيالي- كه قدرتهاي حاكم را تهديد مي كند، باز هم مسألة خبرهاي غير قابل چاپ تمام نمي شود. فرض كنيم كه متوليان قدرتهاي حاكم بر كشورهاي جهان به اين نتيجه برسند كه پنهان كردن اطلاعات يا همان سانسور ديگر كارآيي ندارد و به جاي آن بمباران اطلاعاتي را- به نحوي كه مخاطب در زير فشار آن خرد شود و اصلاً نتواند با اين حجم وسيع اطلاعات به تحليل دست يابد- در دستور كار قرار دهند، يعني در حقيقت چيزي را در دستور كار خود قرار دهند كه هم اكنون كم و بيش از سوي بسياري از سياست آفرينان ارتباطات در كشور هاي مختلف جهان عملاً به كار گرفته شده است. در اين صورت چه خواهد شد؟ آيا مسألة خبرهاي غير قابل چاپ حل مي شود؟ احترام به معتقدات با توجه به رشد درك بشر امروز و با توجه به اينکه مسألة پنهان سازي اطلاعات- عملاً به دليل تغيير ماهيت اطلاعات و تنوع و گسترش منابع اطلاع رسان- جاي خود را به بمباران و اشباع اطلاعات داده است، مركز ثقل مسألة خبر هاي غير قابل چاپ از عرصة سياسي و امنيتي به عرصة اجتماعي منتقل شده است- بدون آنكه جنبه سياسي و امنيتي اهميت خود را از دست داده باشد. در عرصة اجتماعي محور هاي مشتركي براي نگراني وجود دارد. مسائلي همچون دين ستيزي، افترا، تهمت، ارزش ستيزي، مخدوش كردن شخصيت انسانها و مانندهاي اينها از جمله اموري هستند كه در فهرست طولاني خبرهاي غيرقابل چاپ جاي مي گيرند. از اصلي ترين مصاديق خبرهاي غير قابل چاپ يعني خبرهايي كه به مقدسات و معتقدات ديني، اخلاقي، عفت عمومي و حيثيت افراد خدشه وارد مي سازند كه بگذريم، مي توان به اين بحث از زوايه هاي ديگر ي نگريست. همانگونه كه بشر در هر چيزي، همواره درجاتي از خوبي يا بدي را پيدا مي كند، اين درجات در روزنامه نگاري نيز با عناوين خبرهاي قابل چاپ و غير قابل چاپ متبلور مي شوند. از غلفت تا رشوه به طور كلي مي توا ن گفت كه خبرهاي غيرقابل چاپ خبرهايي هستند كه به جزئيات عملكرد هاي غير اخلاقي انسانها مي پردازند. مطالعة چنين خبرهايي جنبة منفي ماهيت انساني را تحريك مي كند. به عنوان مثال روزنامه هايي كه از اصول اخلاقي و معيارهاي اعتبارآور پيروي مي كنند هرگز در پوشش خبري مقولاتي همچون طلاق و جنايت به ذكر جزئيات آن هم با شيوه اي پرجاذبه، نمي پردازند و به طور كلي پرداختن به خبرهاي خشونت آميز و جنسي را در دستوركار خود قرار نمي دهند. |
0 Comments
2 categories
Tags: amerischoolآموزش خبر نویسی آموزش خبرنگاری آموزش خبرنگاری در مشهد آموزش خبرنویسی در مشهد آموزش رسانه آموزش روزنامه نگاری آموزش روزنامه نگاری در مشهد آموزشگاه آزاد عامری آموزشگاه خبرنگاری در مشهد آموزشگاه خبرنویسی آموزشگاه روزنامه نگاری در مشهد آموزشگاه عامری آموزشگاه فنی و حرفه ای روزنامه نگاری آموزشگاه فنی و حرفه ای عامری تکنولوژی فرهنگی خبر غير قابل چاپ خبر غیر قابل انتشار خبر نویسی خبرنگار خبرنگاری خبرنویسی دوره خبرنگاری در مشهد روزنامه نگار روزنامه نگاری مهدی عامری فرد ویراستاری خبر ویرایش خبر ویرایش یا ویراستاری خبر