معيارهای گزينش خبر چیست؟

0 Comments

معيارهای گزينش خبر :  كدام خبر ، چرا؟

هر روز صدها و شايد هزاران رويداد گوناگون در گوشه وكناركشور و جهان اتفاق مي افتد. تهيه، انتخاب و ارائة خبر از اين وقايع كارعادي و روزمره روزنامه نگاران در سالنهاي تحريريه است. اين انتخابها و تصميم گيريها بي اساس و تصادفي نيست. روزنامه نگاران معمولاً براي خود، ضوابط و معيارهايي دارندكه با توجه به آن معيارها، وقايع «خبري» را از «غيرخبري» تميز مي دهند.
اين حقيقت دارد كه ضوابط و معيارهاي گزينش خبر، تحت تأثير عوامل گوناگوني شكل مي گيرد. از اين رو آنچه به نام «خبر» ارائه مي شود، حاصل تصميم گيريهاي مختلف است. اين نيز حقيقت دارد كه وقايع دنياي خارج، واقعي، عيني و تغييرناپذيرند؛ بنابراين با توجه به اين اعمال نظرها، تصميم گيريها و انتخابها،«خبر»واقعيت (Reality) را به صورت واقعيت نسبي (Relative) نشان مي دهد.
بحث عمدة اين مقاله، بررسي ضوابط و معيارهاي گزينش خبر و بطوركلي عواملي است كه بر فرايند خبر، از رويداد تا خواندن، تأثير مي گذارد. براي اين منظور، ابتدا به مفهوم«گزينشگري» (Gatekeeping) مي پردازيم و پس ازآن «ارزشهاي خبري» (News Values) را كه در ماهيت رويدادهاي واقعي وجود دارد، مورد بررسي قرار مي دهيم.

گزينش نگری

به كساني كه در تحريريه رسانه هاي خبري در فرايند تهيه، گزينش و ارائه پيامهاي خبري فعاليت دارند، «گزينشگر» مي گويند. مفهوم گزينشگري كه دروازه باني، مرزباني، سوزنباني و خبرباني نيز ترجمه شده، نخستين بار توسط «كورت لوئين» (Kurt Lewin) يكي از كارشناسان علوم اجتماعي آمريكا در زمان جنگ جهاني دوم مطرح شد1.
گرچه تحقيقات لوئين به حرفه روزنامه نگاري مربوط نيست و توجه او بيشتر به فرايند انتقال مواد غذايي ازتوليد به مصرف بوده است، با اين حال، وي در يكي از تحقيقاتش اشاره به اين موضوع داشته است كه برفرايند انتقال خبر از رويداد تا خواندن نيز، عوامل گوناگون نظارت دارند و اعمال نظرمي كنند.
وضعيت حاكم بر فرايند خبر از رويداد تا خواندن نظير فرايند مواد غذايي از توليد تا مصرف است. بدين گونه كه در فرايند خبر نيز اعمال نظرهاي گوناگون توسط گزينشگران مختلف صورت مي گيرد و آنچه به نام «خبر» در روزنامه يا برنامة اخبار راديو و تلويزيون به مخاطبان ارائه مي شود، حاصل انتخابها، تصميم گيرها و اعمال نظرهاي افراد گوناگون است. تحقيقات در زمينه رفتار ارتباطي گزينشگران نيز نشان دهنده اين واقعيت است كه انتخاب خبر با توجه به ضوابط و معيارهايي صورت مي گيرد. اشخاصي آگاهانه سرنوشت يك رويداد را از جنبه گزارش و يا عدم گزارش آن، ميزان و نحوه ارائه آن در صفحه هاي روزنامه يا در برنامه هاي خبر راديو و تلويزيون تعيين مي كنند.
«ديويدوايت» (David.M White ) از جمله اولين كساني بوده كه رفتار ارتباطي گزينشگران خبر را بررسي كرده است. انتشار مقاله او در «فصلنامة روزنامه نگاري» (Journalism Quarterly ) آمريكا، راه را براي تحقيقات بعدي در اين زمينه همواره ساخت2. در تحقيق «وايت»، خبرهايي كه در روزنامه مورد بررسي چاپ مي شد، مورد نظر نبود، بكله «وايت» از گزينشگرخواست اخباري را كه مورد استفاده قرار نمي دهد يا به اصطلاح در «سطل زباله» مي ريزد، دوباره بررسي كرده، بگويد چرا اين خبرها را براي چاپ انتخاب نكرده است. استدلالهاي گزينشگر و بررسي رفتار ارتباطي او، «وايت» را به اين نتيجه رساند كه انتخاب خبر تماماً بر اساس تمايلات، نگرشها و ديدگاههاي شخصي گزينشگراست3.
شانزده سال بعد از انتشارمقاله «وايت»، «پال اسنايدر» (Paul B.Snider ) نيز به همان روزنامه و همان گزينشگر مراجعه كرد و به همان ترتيبي كه «وايت» تحقيق خود را انجام داده بود كارتحقيق خود رابه انجام رسانيد4.
«اسنايدر» نيز همانند «وايت» به همان نتيجه رسيد كه با گذشت بيش از شانزده سال، اين گزينشگر هنوز هم خبرها را با توجه به تمايلات و نگرشهاي شخصي خود انتخاب مي كند و تصورش اين است كه آنچه را كه انتخاب مي كند، همان است كه خوانندگان او مي خواهند. «اسنايدر» اضافه كردكه در اين شانزده سال،گرچه از جنبه هاي فني تغييرات زيادي در روزنامه مورد بررسي صورت پذيرفته، ولي هيچگونه تغيير محسوسي در رفتار ارتباطي گزينشگر پديد نيامده است 5.
تحقيقات بي شمار ديگري نيز رفتار ارتباطي گزينشگران را در سطوح مختلف بررسي كرده اند كه طرح آنها از حوصلة اين مقاله خارج است6. سؤالات اصلي همة اين تحقيقات معمولاً چنين بوده است:گزينشگران چه ضوابطي را در انتخاب اخبار به كار مي برند؟ معيارهاي گزينش خبرچيست؟ براي روشن شدن اين موضوع، ابتدا به يكي از الگوهاي ارتباطي- الگوي ارتباطي «وستلي و مك لين»Bruce H. Westley & Malcolm S. Maglean نگاه مي كنيم و پس از آن به شرح ارزشهاي خبري و يا ضوابط انتخاب خبرمي پردازيم 7.

الگوي ارتباطي «وستلي و مك لين»

همان طوركه يادآوري شد، در هر سازمان خبري، انتخاب و ارائه «خبرهاي خوب و مناسب» از وقايع حقيقي و عيني امري عادي و اجتناب ناپذير است. روزنامه نمي تواند خبر تمام رويدادهايي را كه توسط خبرگزاريها مخابره شده و يا خبرنگاران تهيه كرده اند چاپ و منتشركند. بنابراين، انتخاب خبر از تلكسهاي خبري و ارسال شده توسط خبرنگار جهت تهيه گزارش از يك رويداد واقعي در جهت تأمين «نياز خبري» خوانندگان، شنوندگان و بينندگان،كاري عادي و روزانه است.
فرض كنيد وقايع گوناگوني در يك روز معين در اطراف ما اتفاق افتاده باشد كه آنها رابا X،…X,X,X نشان مي دهيم. فرض كنيد گزينشگر روزنامه (C ) وقايع X1,X3,X5 را «خوب و مناسب» – در جهت تأمين نيازخبري خوانندگان خود (B ) با توجه به «ضوابط و معيارهاي»گوناگون – تشخيص مي دهد و انتخاب مي كند. وي در واقعة X2 را به حق در جهت تأمين نياز خبري خواننده خود نمي بيند و انتخاب نمي كند، ولي در مقابل، واقعه X4 را حاوي ارزش مي داند، اما عوامل مختلف به او هشدار مي دهند كه «خبر اين واقعه قابل چاپ نيست». در نتيجه او هم خبري در مورد اين واقعه ارائه نمي دهد. به همين ترتيب، انتخابها با توجه به معيارها وضوابط اصولي و غيراصولي ادامه مي يابند و در نتيجه محصولي به نام روزنامه با تيترهاي گوناگون و خبرهايي با ارزش گذاريهاي متفاوت در اختيار خواننده قرارمي گيرد.
 موقعيت گزينشگر درفرايند انتخاب خبر

در انتهاي جرايان ارتباط، خواننده (B)كار گزينشگري را ادامه مي دهد. او نيز در ميان اخبار ارائه شده با توجه به نيازهاي خبري خود، عمل گزينش انجام مي دهد. بعضي ازخبرها را تا انتها مي خواند، بعضي را نيز نمي خواند و به خواندن تيتر خبر اكتفا مي كند. در مورد واقعه X4 كه روزنامه خبري درباره آن چاپ نكرده خواننده كه از طريق ارتباط ميان فردي(Interpersonal Communication) يا مشاهدات عيني خودش، چيزي به گوشش خورده است، انتظار دارد روزنامه مطلبي دراين مورد داشته باشد. احتمال دارد او براي تأمين نيازخبري خود، به راههاي گوناگون ديگر (ارتباط ميان فردي،گوش كردن به راديوهاي بيگانه) متوسل شود. اين ضرب المثل فارسي را در نظرداشته باشيم: «جوينده، يابنده است». همين خواننده در مورد واقعه X كه احتمالاً خود او نيز شاهد عيني آن بوده است، رغبتي براي كسب اطلاعات بيشتر از خود نشان نمي دهد، زيرا اين واقعه را در جهت تأمين نياز خبري خود نمي بيند.
اگر انتخابهايي كه گزينشگر انجام مي دهد، در جهت تأمين نيازهاي خبري خواننده باشد، خواننده مطالب روزنامه را مطابق نيازهاي خود مي بيند و از توسل به راههاي ارتباطي ديگر، جهت كسب خبر صرف نظرمي كند. به اين ترتبيب، روزنامه به عنوان يكي از مهمترين رسانه هاي خبري اعتبار به دست مي آورد و در نتيجه مردم از آن به عنوان يك منبع قابل اعتماد سخن خواهند گفت.
در راديو و تلويزيون نيز، وضعيتي مشابه حاكم است. دراين الگوFbc پس فرست (Feed back ) خواننده (مانند نامه ها وتلفن ها) به روزنامه است. سؤال اصلي در اين فرايند اين است كه ضوابط و معيارهاي گزينش خبرچيست؟
اين گزينشها برچه اساسي صورت مي گيرند؟ عواملي كه واقعيت را به صورت واقعيت نسبي و يا در برخي از موارد، خلاف واقعيت نشان مي دهند، كدام اند؟
بررسيهاي موجود نشان مي دهد كه بخشي از اين ضوابط و معيارها در ماهيت خود رويدادها نهفته اندكه آنها را «ارزشهاي خبري» (News Values ) مي ناميم. بخش ديگر نيز «عوامل جانبي» هستند. ابتدا به ارزشهاي خبري كه در ماهيت رويدادها وجود دارند، نگاه مي كنيم، سپس به شناسايي اوليه عوامل جانبي كه بر فرايند خبر اثر مي گذارند، مي پردازيم.
ارزشهای خبری

در اوايل دهه، 1960، تحقيقات مشخصي در زمينه شناخت خبر در داشنگاه آيووا (University of Iowa) در آمريكا انجام شدكه با استفاده از آن، رفتار ارتباطي گزينشگران خبر مورد بررسي قرارگرفت. در سال 1967، «وليتر وارد» (Ward J. Walter)، يكي از دانشجويان دوره دكتراي روزنامه نگاري رساله خود را در زمينه ارزشهاي خبري به پايان رساند و راه را براي پژوهشهاي آينده در اين زمينه گشود. 8 دكتر در رساله خود يك الگوي سه بعدي براي بررسي ماهيت اخبار ارائه داد كه بعدها توسط دانشجويان فوق ليسانس و دكتري تعقيب شد. 9
دكتر «وارد» پس از بررسي تحقيقات موجود و مطالعه 35 كتاب رسمي روزنامه نگاري وگفت وگو با روزنامه نگاران حرفه اي، چارچوبي را ارائه داد كه درآن، خبر در سه بعد و نيز در سطوح گوناگون تعريف شده است. ابعاد «اگلوي خبري وارد» چنين است.

الف – اهميت (Significance)

1. دربرگيری(Impact )
2. بزرگي (فراواني تعداد ومقدار) (M ( Magnitude
3. بدون دربرگيري يا فراواني (N ( No Impact or Magnitude

ب – برجستگي (معروفيت) (Prominence )

1. شهرت (P (Known Principal
2. بدون شهرت (N (Unknown Principal

ج – معمول (متعارف) (Normality)

1. عجيب و استثنايي (O (Oddity
2. برخورد (اختلاف، درگيري) (C (Conflict
3.عادي، بدون برخورد، معمولي (N)

تعريف عناصر الگوي وارد به شرح زيراست:

دربرگيري: رويداد وقتي داراي ارزش دربرگيري است كه بر روي تعداد زيادي از افراد جامعه در زمان حال يا آينده تأثير داشته باشد. دربرگيري يك رويداد ممكن است باعث نفع يا ضرر (مادي يا معنوي) افراد جامعه شود و تاثيري مستقيم يا غيرمستقيم بر روي مردم بگذارد. مانند: «قند و شكر در سراسركشور جيره بندي شد.»
بزرگي (فراواني تعداد و مقدار) – اين ارزش خبري به آمار ارقام مربوط است. ارقام ممكن است تعداد نفرات يا ميزان خسارتهاي جاني و مالي باشد. هرچه تعداد و يا مقدار بزرگتر باشد. اهميت اين ارزش خبري بيشتر است. اگر در يك حادثه رانندگي 50 نفر كشته شوند، ارزش خبري آن قابل مقايسه با حادثه اي كه دو نفر كشته داشته باشد، نيست. بايد توجه داشت كه اهميت ارقام، نسبي است و بستگي به موضوع رويداد دارد.
شهرت – اشخاص حقيقي يا حقوقي كه به خاطر فعاليتهايشان در جامعه شناخته شده باشند داراي اين ارزش خبري مي باشند. شهرت ممكن است بار معنايي منفي يا مثبت داشته باشد. افراد يا نهادهاي جامعه از شهرت يكسان برخودار نيستند. و به همين دليل ارزش خبري يكسان ندارند. شخصيتهاي مذهبي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي يا سازمانها و ادارات خصوصي و دولتي كه به خاطر كارها يا خدماتشان در گذشته ميان مردم شناخته شده باشند. داراي اين ارزش خبري مي باشند. مرگ يك فرد با مرگ يك فرد مشهور ارزش خبري يكساني ندارد.
عجيب واستثنا – رويداد در اين حالت، غيرعادي، استثنايي، عجيب و يا نادرست است. در بعضي از موارد، اين رويدادها برخلاف پيش بيني يا انتظار اتفاق افتاده است. سرقت يا قتل يك رويداد غيرعادي است. ولي عجيب نيست. ممكن است نحوه سرقت عجيب باشد. اختراعات و اكتشافات را نيز مي توان به عنوان نمونه هايي از اين گونه رويدادها دانست.
برخورد (اختلاف، درگيري) – اين گونه رويدادها، برخورد (اختلاف و يا درگيري) ميان افراد، گروهها، ملتها، حيوانات با يكديگر يا طبيعت است. برخورد ممكن است به صورت جسمي (فيزيكي) يا فكري (ايدئولوژیكي) باشد. اخبارسرقت، قتل، تصادف، سيل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفاده هاي مالي و جدالهاي سياسي و غيره همه نمونه هايي از رويدادهايي است كه عامل برخورد، اختلاف و يا درگيري درآنها نهفته است. شكل 2، تركيب فاكتوريل (3×3×2) الگوي سه بعدي اوليه «وارد» به 18 تركيب گوناگون ارزشهاي خبري نشان مي دهد.

در تحقيق «وارد» بُعد «مجاورت يا همجواري» (Proximity ) رويداد با خواننده به صورتهاي جغرافيايي و معنوي و عامل «زمان يا تازگي خبر» (Timeliness ) ثابت فرض شده است. بدين صورت كه بر اين است كه واقعه در روز معين و در يك شهر فرضي كه روزنامه درآن منتشرمي شود، روي داده است. ازآنجا كه خبر، خود را از دست مي دهند. همچنين آن دسته وقايع خارجي كه با رويدادهاي داخلي مشابهت دارند، داراي ارزش خبري كمتري براي خواننده هستند.

رتبه نظري را مي توان به عنوان رتبه بندي تركيب دوازده گانه ارزشهاي خبري از جنبه تئوريك فرض كرد.
برخورد C / دربرگيري I / شهرت P / عجيب O / بدون ارزش خبري N
اگلوي خبري «وارد» نشان داد كه اهميت و ارزش رويدادها با توجه به وجود يا عدم وجود ارزشهاي خبري آنها متفاوت است. در تحقيقات گوناگوني كه با استفاده از الگوي خبري «وارد» نشان داد كه اهميت و ارزش رويدادها با توجه به وجود يا عدم وجود ارزشهاي خبري آنها متفاوت است. در تحقيقات گوناگوني كه با استفاده از الگوي خبري «وارد» انجام گرفت، رتبه بندي تركيبي ابعاد مختلف پس از بررسي رفتار ارتباطي گزينشگران با استفاده از روش، مشخص شد. از آنجا كه بررسيهاي دكتر وارد، بعد «بزرگي» تغييرات ناچيز و غير معني داري از جنبه آماري را در رفتار ارتباطي گزينشگران نشان داد، وي در پژوهشهاي بعدي اين عنصر را از الگو حذف كرد و الگو به صورت 3* 2* 2 يعني به 12 تركيب تبديل شد. جدول شماره 1 رتبه بندي تركيبي ارزشهاي خبري تحقيقاتي را كه با استفاده از الگوي خبري «وارد» صورت گرفته است. نشان مي دهد در همه اين بررسيها، بعد بزرگي (فراواني تعداد و مقدار) حذف شده است. عنوانهاي هر يك از تحقيقات در حاشيه آمده است. 11
همان طور كه جدول شماره 1 نشان مي دهد در اكثر تحقيقات، رويدادي كه شامل شهرت، برخورد و دربرگيري (CPI) است. ارزش خبري بيشتري را داراست و رويدادي كه بدون ارزشهاي خبري بوده، رتبه دوازدهم را به دست آورده است. تركيب ساير عناصر در فاصله دو رتبه اول و دوازدهم مشخص شده است. با توجه به رتبه بندي تركيبي ارزشهاي خبري، ضريب همبستگي «اسپيرمن» براي هرتحقيق محاسبه شده كه در جدول شماره 2 ديده مي شود.
تحقيقي كه دو سال پيش توسط نويسنده با استفاده از الگوي خبري «وارد» صورت گرفته، نشان داد كه گرچه بين روزنامه نگاران ايراني و روزنامه نگاران خارجي تفاوتهايي از جنبه ارزش گذاري رويدادها وجود دارد ولي همان طوركه جدول شماره 2 نشان مي دهد، مقايسه ارزشهاي خبري بين دو گروه با توجه به ضرايب همبستگي، شباهتهاي بسيارآشكارمي سازد.

همان طوركه جدول شماره 2 نشان مي دهد بين روزنامه نگاران – چه ايراني و چه خارجي – اختلاف نظر فراواني در شناخت آنها از خبر وجود ندارد. روزنامه نگاران ظاهراً به رويدادي خبر مي گويند كه داراي ارزشهاي خبري بيشتري باشد12 . بنابراين، ارزشهاي خبري را مي توان به عنوان ركن اصلي و پايه تشخيص وقايع خبري از غير خبري دانست و از آنها به عنوان عامل مهمي براي بررسي رفتار ارتباطي گزينشگران استفاده كرد. در اينجا يادآوري اين نكته ضروري است كه ارزشهاي خبري به طبقه بندي غير موضوعي اخبار (سياسي، اقتصادي، فرهنگي…) اشاره دارد كه مي تواند وقايع را صرف نظر از موضوع مورد سنجش قراردهد.

عوامل جانبي

همان طوركه قبلا يادآوري شد، در ماهيت هر رويداد تعدادي از «ارزشهاي خبري» به نسبتي نهفته است. ارزشي كه هر رويداد واقعي در ماهيت خود دارد. عيني ثابت و تغييرناپذير است. درحالي كه آنچه به نام «خبر» در روزنامه چاپ مي شود و يا از طريق راديو وتلويزيون پخش مي شود، حاصل تاثير عوامل گوناگوني است.كه واقعيت را به صورت واقيعت نسبي نشان مي دهد.
از لحظه اي كه يك رويداد شكل مي گيرد تا لحظه اي كه به صورت «خبر» منتشر مي شود افراد گوناگوني در انتخاب و نحوه ارائه خبر آن رويداد دخالت و تصميم گيري مي كنند. در حالي كه ارزشهاي خبري نهفته در رويداد ظاهراً از عوامل تعيين كننده در ارائه خبر يك رويداد به شمار مي آيند. اما عوامل ديگري نيز نقش خود را به صورت آشكار يا نهان ايفا مي كنند. اين عوامل كه تحت تاثير فرهنگ و نظام حاكم بر هر كشور قرار دارند و بر فرآيند تهيه، انتخاب و ارائه خبر اثر مي گذارند، به اختصار عبارتند از:
1. عوامل درون سازماني: اين عوامل كه در درون يك سازمان خبري وجود دارند. و بر نحوه انتخاب، تهيه و ارائه خبر اثر مي گذارند. شامل اعمال نظر مديريت موسسه به صورت آشكار يا نهان (سياست خبري) جامعه پذيري كاركنان موسسه خبري با توجه به معيارها و ارزشهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي، مذهبي، فرهنگي، و غيره اعمال نظر شخصي خبرنگار بر اساس باورها، نگرشها و اعتقادات او، مسائل فني روزنامه (ميزان جا در صفحه) و غيره است.
2. عوامل برون سازماني: عواملي كه از خارج سازمان بر فرايند خبر تاثير مي گذارند، شامل محدوديتهاي قانوني، اعمال نفوذ اشخاص حقيقي و حقوقي (خصوصي يا دولتي)، منابع خبري (روابط عمومي)، صاحبان آگهي، گروههاي فشار، خوانندگان روزنامه و غيره است.
در اصل، روزنامه نگار بايد يك رويداد خبري را بي طرفانه گزارش كند. اصل عينيت را رعايت كند همانند يك پستچي ناقل پيام خبري باشد و كوشش كند واقعه را به همان شكلي كه اتفاق افتاده گزارش كند. و نه به صورتي كه خود او، سردبير و يا افراد ديگر مايلند اتفاق افتاده باشد. همان طوركه مي دانيم «عينيت» (Objectivity) يك مفهوم نسبي است كه تحت تاثير عوامل گوناگون قرار مي گيرد. بنابراين «عينيت» مطلق تصوري بيش نيست. در الگوي هاي ارتباطي، به اين اعمال نظرها كه خود آگاه يا ناخودآگاه صورت مي گيرد. «پارازيت» يا «اختلال» مي گويند. بنابراين، اعمال نظر خبرنگار و يا مدير روزنامه دركوچك و بزرگ كردن واقعه اي كه استحقاق و ارزش آن را ندراد. يك نوع اختلال محسوب مي شود. با همه اين احوال، روزنامه نگار مي كوشد، يك واقعه را همان طوري كه اتفاق افتاده است و استحقاق و ارزش آن را دارد، گزارش كند. و از تأثير عوامل گوناگون حتي الاامكان بكاهد. به عبارت ديگر، كوشش روزنامه نگاران بر اين باشد كه خبر را به نظر گرفتن ارزشهاي نهفته در خبر گزارش كنند و نه با ارزشهاي ساختگي و يا اعمال نظرهايي كه خبر را به يك داستان تخيلي تبديل مي كند.

 

خلاصه و نتيجه گيري

با توجه به آنچه كه يادآوري شد و با بررسي تحقيقات گوناگوني كه درباره معيارهاي گزينش خبر انجام يافته است. مي توان چنين نتيجه گرفت كه در ماهيت هر رويداد ارزشهايي نهفته است. رويداد ممكن است از ديد روزنامه نگاران، داراي ارزش خبري باشد يا نباشد اما اهيمت و ارزش رويدادها، از ديد مخاطبان متفاوت است. گزينشگران (خبرنگاران، دبيران سرويس، سردبير يا شوراي سردبيري) بايد براي ادامه حيات خود رويدادهايي را برگزينند كه بتواند نيازهاي خبري خوانندگان را تامين كند. اگرخواننده نتواند نيازهاي خبري اطلاعاتي خود را تامين كند؛ يا به بيان ديگر، روزنامه يا هر سازمان خبري ديگر، نتواند رسالت خود را به سوي راههاي ديگر كسب خبر، هدايت خواهد كرد. يكي از مسئوليتهاي مهم يك سازمان خبري، ارائه اطلاعات درست و جامع به مخاطبان است. روزنامه نگار بايد كوشش كند خبري يك رويداد را به همان صورتي كه روي داده به مخاطبان خود گزارش كند انتشار مطالب نادرست يا مطالبي كه با قصد و منظورخاصي تنظيم شده باشد باعث سلب اعتماد مردم از آن وسيله ارتباطي شده، آنان را به سوي منابع خبري ديگر هدايت مي كند. از طرف ديگر، بايد به اين نكته توجه كرد كه: اين درست است كه خبر، گزارشي از واقعيتهاست، ولي هر واقعيتي را نمي توان خبر ناميد. يك رويداد خبري بايد حاوي ارزشهايي باشد تا ارزش انتخاب وگرازش داشته باشد. مثال معروف در اكثركتابهاي روزنامه نگاري به اين مضمون كه اگر فردي سگي را گاز بگيرد، خبر است. ولي برعكس، اگر سگي فردي را گاز بگيرد خبر نيست. تنها بر يك بعد خبر (عجيب و استثنايي) تكيه دارد. اگر در شق دوم، آن فرد شخص مشهوري بود، آيا باز هم اين رويداد فاقد ارزش خبري قلمداد مي شد؟ با توجه به مطالبي كه پيرامون معيارهاي گزينش خبر بيان شد و با در نظرگرفتن عواملي كه مي تواند در فرايند خبر موثر باشد، تعريف زير براي معيارهاي گزنينش خبر و يا به طور كلي، سوال قديمي «خبر چيست؟» پيشنهاد مي شود.: خبر، گزارشي از رويدادهاي واقعي و عيني است كه داراي يك يا چند «ارزش خبري» باشد. چگونگي ارائه اين گزارش تحت تاثير عواملي «درون سازماني» و «برون سازماني» شكل مي گيرد.

از تعريف پيشنهادي فوق چنين بر مي آيد كه:

1- رويداد هاي دنياي خارج واقعي و عيني است و تخيلي نيست.
2- رويداد بايد حاوي يك يا چند ارزش خبري باشد.
3- ارزشهاي خبري مهم عبارتند از:  دربرگيري، برخورد، شهرت، عجايب و استثناها، تازگي، همجواري.
4- خبر، گزارشي است ازيك رويداد، ولي خود آن رويداد نيست.
5- عوامل مختلف مي تواند بر چگونگي انتخاب و نحوه ارائه خبر يك رويداد اثر بگذارد.
6- خبر يك رويداد هيچ گاه از«عينيت» مطلق برخوردار نيست. آنچه به عنوان خبر ارائه مي شود، تنها شمايي از واقعيتهاست.

حاشيه:
1- Kurt Lewin , ” Psychological Ecology ” (1943) , Field Theory in Social Science ( New York: Harpers, 1951) , PP. 170 – 187
2- David M. White; The “Gatekeeper “: A Study in Selection of News ” Journalism Quarterly, 27: 383 – 390 (Fall 19750)
3- Ibid., – P. 385.
4- Paul B. Snider ” Mr. Gates, Revisited: A 1966 Version of the 1949 Case Study, ” Journalism Quarterly, 49: 419 – 427 (Autumn 1967).
5- Ibid., – P. 427
6- Walter Gieber ,” Across Desk: A Study of 16 Telegraph Editors ,” Journalism Quarterly , 33: 423 – 432 (Fall 1956), John T. Mc Nelly. “Intermediary Communicators in the International Flow of News “Journalism Quarterly, 36: 23 – 26 (Winter 1959),. Abraham Z. Bass ” Refining the “Gatekeeper” Concept: A UN Radio Case Study “Journalism Quarterly, 96: 96-72 (Spring 1969)., Richard M. Brown “The Gatekeeper Reassessed: A Return to Lewin,” Journalism Quarterly, 56: 595 – 601 , & 679., (Summer 1979)., D. Charles Whitney and Lee B. Becker, “Keeping the gates” for Gatekeepers: The Effect of Wire news “Journalism Quarterly 59: 60- 65 (Spring 1982)., Daniel Riffe et al., “Gate-keeping and the Network News Mix “Journalism Quarterly, 63:315 -321 (Summer 1986)
7- Bruce H. Westley and Malcom S. Mac Lean, Jr., “A Conceptual Model for Communication Research,” Journalism Quarterly, 34:41-38, (Winter 1957)
8- Walter J. Ward, “News Values, News Situations, and News Selections” An Intensive Study of Ten City Editors,” unpublished Ph.D. Dissertation, University of Iowa, 1967.
9- Lorenzo E. Carter, “News Values of Editor-Reporters on Five Oklahoma Newspapers,” unpublished Masters Thesis, Oklahoma State University, 1970. George R. Rhoades “News Values and News Decision of Selected Press and United Press International Newsmen in Oklahoma” unpublished Masters Thesis Oklahoma State University, 1970. Ronald L. Snipes, “News Values and News Decisions of High and Low Authoritarian Editors,” unpublished Ed. D dissertation, Oklahoma State University, 1973; L. Erwin Atwood, “How Newsmen and Readers Perceive Each Other’s Story Preferences,” Journalism Quarterly, 47:296 – 302 (Winter 1970)., Carl F. Galow “A Comparison of One Newspaper’s Editors and Subscribers News Values” unpublished Ed. D dissertation, Oklahoma State University, 1973: Naiim Badii, “The Nature of News in Four Dimensions: Normality, Prominence, Significances, Reward,” unpublished Master’s thesis, Oklahoma State University, 1976; Naiim Badii, and Walter J. Ward, “The Nature of News in Four Dimensions,” Journalism Quarterly, 57:243 – 248 , (Summer 1980).
10. براي مطالعه درباره روش كه به عنوان يكي از روشهاي تحقيق در پژوهشهاي ارتباطي مورد استفاده قرار مي گيرد، به منابع ذيل مراجعه شود:
William Stephenson, The study of Behavior: a – Technique and Its Methodology, (Chicago: University of Chicago Press, 1953 ) Fred N. Kerlinger, Foundations of Behavioral Research (New York: Holt, Rinehart and Winston, ine.,1973 ) , PP. 582 – 598
در اين روش- كه تحقيق «وارد» و ديگران با استفاده از آن صورت گرفته – تعدادي خبر با توجه با تركيب فاكتوريال شكل شماره 2 – از تركيب 3 يا 4 نمونه – انتخاب مي شود؛ به صورتي كه مضمون خبر را در 2 يا 3 پاراگراف بيان دارد (تحقيق «وارد» 54 خبر داشت. يعني از هر تركيب 3 نمونه) مطالب هر خبر (هر تركيب بر روي كارتهايي كه به كارت معروف است، نوشته مي شود و سپس از گزينشگران يا خوانندگان خواسته مي شود كه كارتها را بر روي مقياس ليكرت يا طيف هاي 9 يا 11 درجه اي به صورتي توزيع كند كه توزيع «نيمه نرمال» به وجود آورد. براساس نمراتي كه هر خبر بر روي اين مقياس كه از كم اهميت يعني (1) شروع شده تا قسمت سمت راست كه با اهميت ترين خبر ها يعني 9 يا 11 و محاسبه هاي آماري گوناگون با ميانگين ها، اهميت و ارزش هر بعد خبر به طور كلي رفتار ارتباطي گزينگشران يا خوانند گان بررسي و مشخص مي شود.
11 – رجوع كنيد به حاشيه شماره 9
12 – با نگاهي به ستون رتبه نظري جدول شماره 1، مشخص مي شود كه خبرهايي كه رتبه اول تا ششم را به دست آورده اند همگي حاوي عنصر يا دربرگيري هستند. عنصر دربرگيري معمولاً بين روزنامه نگاران به اين صورت براي تعريف خبر بيان مي شود كه خبر گزارشي است كه بر روي تعداد كثيري از افراد تاثير بگذارد. رتبه بندي جدول نشان مي دهد كه هرگاه اين بعد با ابعاد ديگر تركيب شود، اهميت بيشتر ي به آن رويداد مي دهد. رتبه هاي اول و دوم نظري، شامل تركيب سه ارزش خبري (شهرت، برخورد و دربرگير ي براي رتبه اول؛ شهرت، عجيب و استثناء و دربرگيري براي رتبه دوم) است. در ضمن، بعد شهرت به تنهايي رتبه ماقبل آخر (11) بدست آورده است و نشان مي دهد كه روزنامه نگاران گرچه براي افراد مشهور اهميت و ارزش قائلند، ولي اين شخص بايد كاري انجام داده باشد كه حاوي عناصر ديگر خبر هم باشد.

نعيم بديعي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط