گزارش نویسی
دكتر محمد مهدی فرقانی
گزارش و گزارش نويسي يكي از مهمترين بخش هاي كار مطبوعاتي است كه متأسفانه نه تنها نقش و اهميت آن در مطبوعات ما بدرستي شناخته نشده بلكه بسياري اوقات، مرز آن با ساير مقوله هاي روزنامه نگاري مخدوش شده و به همين دليل تأثير و كارآيي خود را از دست داده است.
براي همين است كه امروز يكي از عمده ترين كمبودها و نارسايي ها چه در مطبوعات و چه در راديو و تلويزيون گزارش و گزارشگر خوب است گزارشي كه از دل برخيزد و بر دل نشيند و با مخاطب، رابطه اي صميمي و عاطفي برقرار كند. به طريقي كه گزارش و مخاطب هر دو يكي شوند، و چنين است كه مي بينيم بسياري اوقات، حريم گزارش با مصاحبه، يا يك مقاله و …. درهم مي رود و به راحتي يك مصاحبه يا يك مقاله به عنوان «گزارش» به خورد خواننده يا شنوده داده مي شود بي آن كه كسي در اين ميانه احساس مسئوليت كند و اين مرز بندي ها را كه شناسنامه و هويت هر يك از مقوله هاي مطبوعاتي است رعايت كند. در نتيجه خواننده با وجودي كه به احتمال زياد از اين تقسيم بندي ها بي خبر است اما ناخود آگاه احساس مي كند كه كالاي بنجل به او ارائه شده و متاع قلب به او فروخته اند و نيروي دافعه اي غالباً قوي، بي اراده در وجود او عمل مي كند و در نتيجه مطلبي را كه عاري از معيارها و تكنيك هاي علمي در نگارش باشد خود بخود پس مي زند و با آن احساس پيوند و قرابت نمي كند.
گزارش در مطبوعات جهان سوم
اينكه گفته شد گزارش از مهم ترين مقوله هاي روزنامه نگاري است، گزافه نيست. «گزارش» به ويژه در مطبوعات جهان سوم هر روز نقش و اهميت بيشتري پيدا مي كند.
حدود 15 سال از آغاز حركت هاي جدي جهان سوم براي مقابله با الگوهاي ارتباطي غرب و جايگزيني الگوهاي مستقل ملي و منطقه اي در زمينه ارتباطات مي گذرد. اگر قبول داريم كه بهترين راه مقابله با الگوهاي غربي نفوذ كشورهاي جهان سوم در شبكه جهاني خبر و افزودن سهم آنها در بازار مبادله جهاني اطلاعات و اخبار است بايد بپذيريم كه «گزارش» يكي از مناسب ترين كانال ها براي عملي ساختن اين نفوذ و تغيير دادن وضع موجود به سود جهان سوم است.
جهان سوم و اخبار توسعه
بيشترين گله و انتقاد كشورهاي جهان سوم از نظم جهاني كنوني اطلاعات و اخبار، اين است كه اين كشورها با آن كه منابع عمده مواد خام و انرژي هستند و با آن كه از حيث جمعيت و امكانات بالقوه، بر كشورهاي صنعتي برتري چشمگيري دارند سهم آنها در بازار جهاني خبر در حداقل ممكن است.
آنها مي گويند كه بيش از 80 درصد اخبار چهار خبرگزاري بزرگ جهان آسوشيتدپرس، رويتر، يونايتدپرس، فرانس پرس، مربوط به كشورهاي صنعتي است و كمتر از20 درصد آن را اخبار جهان سوم تشكيل مي دهد و تازه بخش عمده اي از اين 20 درصد نيز به اخبار درگيري ها، اعتصاب ها، اغتشاش ها، زد و خوردها، جنگ ها و كشتارها و خلاصه اخباري اختصاص دارد كه به عنوان يك كالا در غرب خريدار دارد و به علاوه سياست هاي استعماري كشورهاي غربي، خود عامل اين حوادث بوده يا بر بستر آنها برنامه ريزي و عمل مي كند.
بنابراين كشورهاي جهان سوم خواهان افزايش سهم خود در شبكه جهاني خبر هستند. آنها مي گويند كه اخبار جهان سوم تنها اين نوع خبرها اخبار درگيري ها و اعتصاب ها و … نيست و اخبار بسيار ديگري نيز در اين كشورها وجود دارد يا بعضاً توسط خبرگزاري هاي جهان سوم مخابره مي شود كه هيچ انعكاسي در رسانه هاي گروهي غرب پيدا نمي كند. به عنوان مثال، «اخبار توسعه» كه عمده ترين اخبار جهان سوم است و پيشرفت ها و دستاوردهاي اين كشورها را نشان مي دهد، جايي در شبكه جهاني خبر ندارد. در مقابل اين نظريه، دست اندركاران خبرگزاري ها و رسانه هاي جمعي غرب، معيارها و ملاكهاي جهاني خبر را مطرح مي كنند و مي گويند كه به اين گونه خبرها خبرهاي توسعه از نظر ملاك هاي جهاني، خبر اطلاق نمي شود.
از سوي ديگر اين واقعيت را بايد قبول كرد كه اخبار توسعه نظير سدسازي، احداث كارخانجات، نيروگاه ها، راهها، پل ها و ساير پيشرفت هاي علمي و صنعتي معمولاً كم كشش ترين، سردترين و ناچسب ترين نوع اخبار است و به دلايل مختلف، حداكثر جز براي مردم همان منطقه جاذبه هاي لازم را براي فراگيري و برد وسيع ندارد.
حتي خود مردم جهان سوم معمولاً به اين نوع خبرها بي اعتقادند و نسبت به آنها دير باور، و بيشتر اين نوع خبرها را ((تبليغات جنجالي و تو خالي)) تلقي مي كنند و آنها را غالباً ابزار توجيه عملكردهاي مسئولان و دست اندركاران مي پندارند. به علاوه بسياري از رژيم هاي جهان سوم نيز با تكيه بر خواست ها و نيازهاي مردم و دادن وعده هاي دور و دراز و بلند پروازانه و در عين حال عمل نكردن به آن ها، مردم را نسبت به اين گونه خبرها سست و بي اعتقاد مي سازد و در نتيجه براي بزرگ جلوه دادن كارها و عملكردهاي خود در ارائه اخبار توسعه، اغراق و مبالغه مي كنند و اين روند روز افزون بي اعتقادي و دير باوري را دامن مي زنند. بنا براين ((اخبار توسعه)) با اين كه مهم ترين و در عين حال ضروري ترين نوع خبر در جهان سوم است و در نتيجه عمده ترين وظيفه رسالت مطبوعات اين كشورها پرداختن به اين گونه خبرهاست اما خودبخود ابعاد لازم را براي داشتن هويت خبري با معيارهاي معمول و رايج ندارد و بنابراين بايد اين نوع خبرها البته خبرهاي درست و واقعي را با افزودن چاشني هاي گزارشي و دادن اطلاعات و ارائه واقعيت هاي جنبي، دلچسب و قابل ارائه ساخت.
اينجاست كه ((نقش گزارش)) بيش از پيش مطرح مي شود تا جايي كه مي توان گفت نه تنها گزارش هاي مستقل از مسائل مختلف در جهان سوم بايستي جاي ويژه و مناسب خود را داشته باشد، بلكه حتي بسياري از خبرها نيز بايد با كار گزارشي توام و ارائه شود تا هم اهميت ضرورت اقدامات عمراني و توسعه اي به شكل معقول و منطقي بازگو شود و هم خبر در صورت صحت براي گيرندگانش ملموس، عيني و واقعي جلوه كند و به عنوان تبليغات و توجيهات در خدمت دستگاه مربوطه تلقي نشود.
فرض كنيم كارخانه اي احداث مي شود، صرف اعلام خبرش آن هم به صورتي كه اين روزها روابط عمومي هاي ادارات و مؤسسات مختلف به آن مي پردازند، يعني كهنه كردن آنچه كه تازه اش به راحتي قابل ارائه بوده و نيز تبليغات و تعريف هاي فراوان و مكرر براي دستگاهي كه خود وابسته بدانند و توجه بيشتر به رنگ و لعاب ها و نه محتواي مسائل معلوم نيست چقدر بتواند توجه و علاقه خواننده و به طور كلي گيرنده خبر را برانگيزد. اما اگر همين خبر با اين چاشني ها همراه شد كه مثلاً وضعيت نيروي كار در منطقه اي كه كارخانه مزبور احداث شده چگونه است، پيش از آن چقدر نيروي بيكار داشته ايم، اين كارخانه چه مقدار اشتغال جديد ايجاد مي كند، چه تأثيري در وضعيت اقتصادي و فرهنگي منطقه دارد، توليداتش در بازار با ذكر آمار و ارقام موثق و حقيقي، منشأ چه اثراتي خواهد بود و درآمد سرانه يا عمومي منطقه را از چه مقدار به چه مبلغ افزايش خواهد داد و …
آن وقت خبر احداث كارخانه هم بدون نياز داشتن به تبليغات بي پايه و اساس، ملموس تر و عيني تر جلوه مي كند و اهميتش براي همگان روشن تر خواهد شد و آثار و نتايج احداث كارخانه بيشتر ملاك اعتبار و ارزش آن خواهد بود تا صرف خبر احداث آن، همچنين است در مورد راه سازي، سد سازي، احداث نيروگاه و …
مثلا” خبر احداث يك راه روستايي را در بوق و كرنا كردن و بزرگ نمايي هاي بي دليل و همه جا را پر كردن از اين خبر كه (فلان مقدار راه روستايي ساختيم، ما وضعيت روستاها را دگرگون كرديم و ..) معلوم نيست چقدر بتواند براي مردم و گيرندگان خبر، قابل قبول و عيني باشد. اما اگر همين خبر را در كنار گزارشي از وضعيت روستاييان يك يا چند منطقه آورديم و با آمار و ارقام و استناد به گفته هاي خود روستاييان و بررسي واقعيت هاي موجود نشان داديم كه در گذشته به علت نبودن همين راهي كه اكنون صحبت از آن است كه يك بيمار روستايي چه مدت طول مي كشد تا به نزديك ترين مركز درماني برسد و چه بسا بيماراني كه به همين خاطر تلف شده اند، چه مقدار از محصولات كشاورزي به علت نبودن راه از بين مي رفت و چه لطمه اي به كشاورزان مي خورد، رفت و آمد به شهر براي خريد و … چه مدت طول مي كشيد و … بدون آن كه نيازي به شعار دادن باشد اهميت و ضرورت احداث راه روستايي را بسيار ملموس و عيني نشان خواهيم داد و غير مستقيم براي دستگاه يا سازمان ذيربط هم تبليغ بيشتري صورت گرفته بي آن كه نياز به اصرار داشته باشد.
مثال ها در اين زمينه فراوان است. و به نظر مي رسد ذكر يكي دو نمونه براي نشان دادن نقشي كه گزارش البته با رعايت همه اصول و تكنيك هاي علمي مي تواند داشته باشد كافيست. وقتي صحبت از گزارش نويسي روي اصول و ضوابط علمي مي شود طبعاً تربيت گزارشگران ماهر و مسلط با ديد و بينش و توانايي ها و قدرت هاي لازم در سرلوحه برنامه هاي مطبوعات، راديو و تلويزيون و بالطبع مراكز آموزش عالي مربوط به رشته روزنامه نگاري قرار مي گيرد.چيزي كه هم اينك سخت به آن نيازمنديم ولي بضاعت مان بسيار اندك است. چيزي كه تاكنون آن چنان كه بايد و شايد مورد توجه و عنايت قرار نگرفته و نه تنها اين زمينه خاص كه مي تواند آن را تخصصي ترين و دشوارترين مقوله روزنامه نگاري دانست كه اساساً خود رشته روزنامه نگاري در سطح عالي مورد بي مهري و كم لطفي و فراموشي قرار گرفته و همين است كه مي بينيم با وجود نيرو و هزينه زيادي كه در زمينه تبليغات صرف مي شود به دليل دور بودن از شيوه هاي علمي حداقل يكي از دلايل مهم آن و عدم شناخت شگردها و ظرافت هاي نظام تبليغات جهاني نه تنها اثر و نتيجه مطلوب گرفته نشده بلكه بسياري اوقات نتيجه معكوس داده و به ضد تبليغ تبديل شده است.در اين زمينه داشتن گزارش هاي بد و اكتفا كردن به گزارشگران ضعيف و ناتوان بدون توجه به زمينه هاي آموزشي لازم هم چنان كه در زمينه خبر و هر مقوله ديگر روزنامه نگاري، هيچگاه ما را به جايي نخواهد رساند.
مطبوعات، رسانه هاي جمعي و دانشكده هاي روزنامه نگاري ما بايستي بر اين زمينه از كار روزنامه نگاري بيش از پيش اهميت دهند و براي اين رشته، نيروهاي تخصصي ويژه تربيت كنند و يادگيري اصول و روش هاي گزارش نويسي را صرفا” به تجربه در محيط عمل محدود نكنند، زيرا در اين صورت راه درازي براي رسيدن به هدفي كه چندان هم دور از دسترسي نيست مي بايد طي كنيم و تازه دست آخر معلوم نيست بتوانيم موفق شويم.
با اين مقدمه، بحثمان را درباره انواع گزارش، اصول و روش هاي گزارش نويسي، جايگاه گزارش در مطبوعات ايران و را ههاي عملي تهيه گزارش هاي مطبوعاتي البته با نيم نگاهي به ويژگي هاي گزارش راديو تلويزيوني آغاز مي كنيم.